can you love me ?
part ۳
برو اسلاید بعد با موزیکش بخون🖤
جونگکوک: صدای تصادف و صحنه روبروم باعث شد کل بدنم یخ بزنه رفتم جلو تر شیشه ماشین کاملا ترک خورده بود و پر از خون بود اون لحظه تنها ارزوم این بود که یونا از اینجا دور باشه ولی وقتی پایین رو نگاه کردم با ضرب روی زانو هام فرود اومدم یونا...چرا یونا..لباس سفیدش خونی بود دستای سفید و کوچولوش هم همینطور صورت خوشگلش هم خونی بود پاهاش زخمی بود ولی نه بخاطر تصادف بخاطر من احمق که دیشب پرتش کردم رو اون شیشه ها
مرد: ببخشید شما نسبتی با این بچه دارید * ترسیده
جونگکوک: من برادرشم عوضی برادرش * خب همه حرفاشو با داد قرار بگه
بهش نگاه کردم نمیدونم کی ولی اشکام سرازیر شده بود زنگ بزنید امبولانس پا شدم یه مشت حروم اون عوضی کردم و گفتم مگه کور بودی هاااااان کور بودی عوضی دوباره نشستم کنارش و بلند گریه میکردم
مرد: اون یهو
جونگکوک: خفه شو عوضی خفه شو اگه بلایی سر خواهرم بیاد با دستای خودم میکشمت اشغال فهمیدی بلاخره امبولانس اومد منم سوار ماشین خودم شدم و دنبالش حرکت کردم لعنت بهت جئون جونگکوک لعنت بهت دستمو با ضرب زدم به فرمون اون نحس نبود تو نحس بودی اون فقط یه فرشته برای خوب کردن تو بود اما تو تو.......نتونستی مراقب تنها یادگاری مادر پدرت تنها فرشته زندگیت باشی لعنت بهت* اوهم عزیزان فیکه فحش به ادمین کار زشتیه😐) رسیدیم بیمارستان سریع پیاده شدم و دنبالشون رفتم ولی نزاشتن باهاش برم بزارید برم اون هنوز بچس میترسه تنها باشه اگه سردش بشه اون تو چی اگه بخواد یکی دستشو بگیره چی * دوباره یاداوری میکنم داره گریه میکنه
جین: اروم باش جونگکوک هر کاری از دستم بر بیاد میکنم تو فقط اروم باش ( بله همه اعضا دوستاشن و جین پزشکه
جونگکوک: روی زمین نشستم و سرم رو وسط دو دستم گرفتم و گریه میکردم
تهیونگ: کوک
جونگکوک: اروم سرم رو اوردم بالا
جیمین: تو اینجا چیکار میکنی
جیهوپ: چی شده
شوگا: تو الان باید خونه باشی
نامجون: چی شده
جونگکوک: خواهر...خواهرم اون توعه تنهای تنها
نامجون: هی اروم باش همه چی درست میشه
راوی: ۱ ساعت ۲ ساعت ۳ ساعت بلاخره جین اومد
جونگکوک: هیونگ خواهرم خواهرم
جین: اروم باش تا توضیح بدم خب ضربه بدی به سرش خوده خون ریزی داخلی داره که هنوز موفق نشدیم متوقفش کنیم شکستگی در قسمت های دست قفسه سینه گردن و حتا انگشت هاش داره تنفسش هم مشکل داره فک کنم از قبل مشکل داشته
جونگکوک: من حتا نمیدونم خواهرم از قبل مشکل داشته یا نه
جین: فعلا که تو کمای هر کاری از دستمون بر بیاد رو میکنیم فقط باید امید وار باشیم
جونگکوک: لعنت بهم لعنت بهم دوباره نشستم روی زمین
........................
برای سلامتی یونا دعا کنید😢😭
تولوقدا لایک چون ♡
برو اسلاید بعد با موزیکش بخون🖤
جونگکوک: صدای تصادف و صحنه روبروم باعث شد کل بدنم یخ بزنه رفتم جلو تر شیشه ماشین کاملا ترک خورده بود و پر از خون بود اون لحظه تنها ارزوم این بود که یونا از اینجا دور باشه ولی وقتی پایین رو نگاه کردم با ضرب روی زانو هام فرود اومدم یونا...چرا یونا..لباس سفیدش خونی بود دستای سفید و کوچولوش هم همینطور صورت خوشگلش هم خونی بود پاهاش زخمی بود ولی نه بخاطر تصادف بخاطر من احمق که دیشب پرتش کردم رو اون شیشه ها
مرد: ببخشید شما نسبتی با این بچه دارید * ترسیده
جونگکوک: من برادرشم عوضی برادرش * خب همه حرفاشو با داد قرار بگه
بهش نگاه کردم نمیدونم کی ولی اشکام سرازیر شده بود زنگ بزنید امبولانس پا شدم یه مشت حروم اون عوضی کردم و گفتم مگه کور بودی هاااااان کور بودی عوضی دوباره نشستم کنارش و بلند گریه میکردم
مرد: اون یهو
جونگکوک: خفه شو عوضی خفه شو اگه بلایی سر خواهرم بیاد با دستای خودم میکشمت اشغال فهمیدی بلاخره امبولانس اومد منم سوار ماشین خودم شدم و دنبالش حرکت کردم لعنت بهت جئون جونگکوک لعنت بهت دستمو با ضرب زدم به فرمون اون نحس نبود تو نحس بودی اون فقط یه فرشته برای خوب کردن تو بود اما تو تو.......نتونستی مراقب تنها یادگاری مادر پدرت تنها فرشته زندگیت باشی لعنت بهت* اوهم عزیزان فیکه فحش به ادمین کار زشتیه😐) رسیدیم بیمارستان سریع پیاده شدم و دنبالشون رفتم ولی نزاشتن باهاش برم بزارید برم اون هنوز بچس میترسه تنها باشه اگه سردش بشه اون تو چی اگه بخواد یکی دستشو بگیره چی * دوباره یاداوری میکنم داره گریه میکنه
جین: اروم باش جونگکوک هر کاری از دستم بر بیاد میکنم تو فقط اروم باش ( بله همه اعضا دوستاشن و جین پزشکه
جونگکوک: روی زمین نشستم و سرم رو وسط دو دستم گرفتم و گریه میکردم
تهیونگ: کوک
جونگکوک: اروم سرم رو اوردم بالا
جیمین: تو اینجا چیکار میکنی
جیهوپ: چی شده
شوگا: تو الان باید خونه باشی
نامجون: چی شده
جونگکوک: خواهر...خواهرم اون توعه تنهای تنها
نامجون: هی اروم باش همه چی درست میشه
راوی: ۱ ساعت ۲ ساعت ۳ ساعت بلاخره جین اومد
جونگکوک: هیونگ خواهرم خواهرم
جین: اروم باش تا توضیح بدم خب ضربه بدی به سرش خوده خون ریزی داخلی داره که هنوز موفق نشدیم متوقفش کنیم شکستگی در قسمت های دست قفسه سینه گردن و حتا انگشت هاش داره تنفسش هم مشکل داره فک کنم از قبل مشکل داشته
جونگکوک: من حتا نمیدونم خواهرم از قبل مشکل داشته یا نه
جین: فعلا که تو کمای هر کاری از دستمون بر بیاد رو میکنیم فقط باید امید وار باشیم
جونگکوک: لعنت بهم لعنت بهم دوباره نشستم روی زمین
........................
برای سلامتی یونا دعا کنید😢😭
تولوقدا لایک چون ♡
۷.۶k
۳۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.