مافیای مدرسه Part 24 ژانر: درام، اسمات 🔞
_رفتم به سمت کانتر و مشروب هایی رو که میخواستم داخل پیک های مخصوصش ریختم و جوری ایستادم که پشتم بهش باشه و منو نبینه بعد یدونه از اون قرصارو انداختم داخل مشروبش و کمی صبر کردم تا کاملا داخل مشروب حل بشه و بعد مشروب هارو برداشتم و به سمت میز حرکت کردم و مشروبش رو گذاشتم جلوش
∑مرسی
_خواهش
∑میخوری؟
_نه... فعلا دلم هوس شراب انگور کرده
∑اهان
^_^اروم اروم گیلاس دستش رو مزه مزه میکنه
_منتظر بودم تا ببینم چه واکنشی از خودش نشون میده
^_^5مین بعد
∑نمیدونم که چرا اینقدر گرمم شده بود، هوففففف
_چیزی شده؟
∑نه فقط خیلی گرممه
_اهای پسر؟
£بعله قربان
_خانوم رو ببر به پنت هاوس توی طبقه بالا تا خنک بشن>_•
£چشم 😏.. از اینطرف خانوم
∑باشه
(ویو هیون) * خیلی وقت بود که داشتم نگاش میکردم.... چرا اینقدر با اون دختره خوب بود؟... اصلا اون کی بود؟... هوفففف
(ویو کوک)_منتظر بودم.... اوه بلاخره اومد، خب چیشد
£(داره کروباتشو درست میکنه) هوفففف.. داروعه حسابی تاثیر گذاشته... کروباتمو چسبیده بود ول نمیداد که....
_خب تو چیکار کردی؟
£بهش گفتم رو تخت بخوابه و منتظر باشه
_چه عالی... خوبه....(حرف اخرش رو با کمی صدای بلند تر گفت تا هیون بشنوه)پس گفتی توی اتاق منتظر منه؟
£بعله قربان
_پس من میرم پیشش... دلم براش و اون بدن سکسیش تنگ شده
*اون داشت چی میگفت؟ بدن کی؟
_خب دیگه من میرم پیشش
£باشه پس فعلا
_وقتی که مطمئن شدم داره دنبالم میاد به سمت طبقه بالا حرکت کردم
*اون داشت کجا میرفت... باید برم دنبالش و ببینم که داشت از کی حرف میزد
_وقتی که رسیدم به اتاقش در رو اروم باز کردم و بعد از اینکه وارد اتاق شدم در رو نیمه باز گذاشتم در حدی که فقط چشم ببینه
∑تو دیگه کی هستی؟
_کسی که قراره امشبو باهاش سر کنی
∑اومممم.. خوبه.... تو از اون یکی سکسی تری! میشه اینقدر خودتو داخلم بکوبی که بمیرم؟ ... هومممم؟
^_^دستشو از بالا تنه کوک یعنی سینش نوازش وار به سمت پایین تنه کوک حرکت داد و پاین تنه کوک رو توی دستش گرفت
_البته چراکه نه؟!
^_^وقتی که کوک مطمئن شد هیون داره نگاش میکنه لبهاش رو روی لبهای مونا گذاشت و شروع کرد به بوسیدن و مونا هم ناشیانه باهاش همراهی کرد و با کوک اروم اروم رفتن به سمت تخت..........
ادامه دارم
لایک و فالو فراموش نشه
شب خوش
بایی 😘😘😘❤️🔥
∑مرسی
_خواهش
∑میخوری؟
_نه... فعلا دلم هوس شراب انگور کرده
∑اهان
^_^اروم اروم گیلاس دستش رو مزه مزه میکنه
_منتظر بودم تا ببینم چه واکنشی از خودش نشون میده
^_^5مین بعد
∑نمیدونم که چرا اینقدر گرمم شده بود، هوففففف
_چیزی شده؟
∑نه فقط خیلی گرممه
_اهای پسر؟
£بعله قربان
_خانوم رو ببر به پنت هاوس توی طبقه بالا تا خنک بشن>_•
£چشم 😏.. از اینطرف خانوم
∑باشه
(ویو هیون) * خیلی وقت بود که داشتم نگاش میکردم.... چرا اینقدر با اون دختره خوب بود؟... اصلا اون کی بود؟... هوفففف
(ویو کوک)_منتظر بودم.... اوه بلاخره اومد، خب چیشد
£(داره کروباتشو درست میکنه) هوفففف.. داروعه حسابی تاثیر گذاشته... کروباتمو چسبیده بود ول نمیداد که....
_خب تو چیکار کردی؟
£بهش گفتم رو تخت بخوابه و منتظر باشه
_چه عالی... خوبه....(حرف اخرش رو با کمی صدای بلند تر گفت تا هیون بشنوه)پس گفتی توی اتاق منتظر منه؟
£بعله قربان
_پس من میرم پیشش... دلم براش و اون بدن سکسیش تنگ شده
*اون داشت چی میگفت؟ بدن کی؟
_خب دیگه من میرم پیشش
£باشه پس فعلا
_وقتی که مطمئن شدم داره دنبالم میاد به سمت طبقه بالا حرکت کردم
*اون داشت کجا میرفت... باید برم دنبالش و ببینم که داشت از کی حرف میزد
_وقتی که رسیدم به اتاقش در رو اروم باز کردم و بعد از اینکه وارد اتاق شدم در رو نیمه باز گذاشتم در حدی که فقط چشم ببینه
∑تو دیگه کی هستی؟
_کسی که قراره امشبو باهاش سر کنی
∑اومممم.. خوبه.... تو از اون یکی سکسی تری! میشه اینقدر خودتو داخلم بکوبی که بمیرم؟ ... هومممم؟
^_^دستشو از بالا تنه کوک یعنی سینش نوازش وار به سمت پایین تنه کوک حرکت داد و پاین تنه کوک رو توی دستش گرفت
_البته چراکه نه؟!
^_^وقتی که کوک مطمئن شد هیون داره نگاش میکنه لبهاش رو روی لبهای مونا گذاشت و شروع کرد به بوسیدن و مونا هم ناشیانه باهاش همراهی کرد و با کوک اروم اروم رفتن به سمت تخت..........
ادامه دارم
لایک و فالو فراموش نشه
شب خوش
بایی 😘😘😘❤️🔥
۲۱.۷k
۳۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.