وقتی عضو نهمی و بهت اعتراف میکنه ولی تو دوست پسر داری(درخواستی)
علامت ها
مینهو+
ا.ت_
چان=
هیونجین&
جیسونگ٪
.
.
.
از اتاقت اومدی بیرون ، همه جا تاریک بود..رفتی امی اشپزخونه که با میزی تزیین شده با شمع مواجه شدی..غذای مورد علاقت روی میز بود
+اومدی از اتاقت بیرون بلاخره؟
_ا..اره…چیزی شده؟
+نه
_اعضا کجان؟
+بیرون
مینهو به صندلی اشاره کرد گفت
+بشین
نشستی روی صندلی..مینهو ام نشست روی صندلی رو به روت
به لازانیای روی میز نگاه کردی
_چرا زحمت کشیدی؟
مینهو لبخند رد
+میدونستم دوست داری یهو فازمگرفت درست کردم(لبخند)
_ممنون(لبخند)
+ا.ت میخواستم به چیزی رو بهت بگم
درحالی که داشتی مقداری لازانیا برمیداشتی تا بزاری تو بشقابت گفتی
_چه چیزی؟
+راجب اینکه یه سری احساسات تو قلبم شکل گرفته
حین حرف زدنش شروع به خوردن لازانیات کرده بودی..با دهن پر گفتی
_چه احساساتی؟عاشق شدی؟
+اره..عاشق شدن
_واو..حالا اپن دختری که لی مینهو عاشقش شدی کی هست(لبخند)؟
+تو!(لبخند)
لبخند از روی لبات پاک شد..بعد از چند ثانیه فکر کردن به خودت گفتی احتمالا داره شوخی میکنه..پس شروع به بلند بلند خندیدن کردی
_اوه…مینهو تو خیلی بامزه ای(خنده)
+شوخی نکردم(جدی)
خندت از بین رفت
_ولی اخه من..من..من دوست پسر دارم مینهو!
صدای شکستن قلبش رو مطمئنا هفت کوچه اونور تر هم شنیدن..بعد از شنیدن این حرف از دهن تو سرشو با ناراحتی و بغض انداخت پایین
_ببخشید…ممنون بابت غذا
اینو گفتی و دوباره رفتی تو اتاقت و مینهو رو با قلب شکستش تنها گذاشتی
وقتی رفتی مینهو شروع به گریه کردن کرد ، جوری گریه میکرد که انگار عزیز ترین کسش رو از دست داده…مینهو میدونست قراره باهم دوست بمونین ، ناسلامتی همگروهی بودینا..اما مینهو نمیتونست تورو به عنوان یه دوست ببینه
مینهو داشت گریه میکرد که گوشیش زنگ خورد..رفت سمت گوشیش..دید چانه..جواب داد
+سلام(گریه)
=قبول کرد؟
مینهو فقط داشت گریه میکرد
&مینهو..چرا داری گریه میکنی؟
_هق ا.ت..دوست پسر داره(گریه)
٪چی؟
همه اعضا درحالی که پشت تلفن بودن رفتن تو شوک..مینهو قطع کرد و به گریش ادامه داد..بعد از یه دقیقه به گریش پایان داد..اشکاشو پاک کرد و کفت
+من همیشه عاشق ا.ت میمونم و اینکه دوست پسر داشته باشه یا نداشته باشه اصلا برام مهم نیست..برای من فقط خوشحالی ا.ت مهمه!
(پایان)
#استری_کیدز
#بنگچان
#لینو
#چانگبین
#هیونجین
#هان
#فلیکس
#سونگمین
#جونگین
#تکپارتی
#چندپارتی
#وانشات
#سناریو
#تصورکن
#فیک
#فیکشن
مینهو+
ا.ت_
چان=
هیونجین&
جیسونگ٪
.
.
.
از اتاقت اومدی بیرون ، همه جا تاریک بود..رفتی امی اشپزخونه که با میزی تزیین شده با شمع مواجه شدی..غذای مورد علاقت روی میز بود
+اومدی از اتاقت بیرون بلاخره؟
_ا..اره…چیزی شده؟
+نه
_اعضا کجان؟
+بیرون
مینهو به صندلی اشاره کرد گفت
+بشین
نشستی روی صندلی..مینهو ام نشست روی صندلی رو به روت
به لازانیای روی میز نگاه کردی
_چرا زحمت کشیدی؟
مینهو لبخند رد
+میدونستم دوست داری یهو فازمگرفت درست کردم(لبخند)
_ممنون(لبخند)
+ا.ت میخواستم به چیزی رو بهت بگم
درحالی که داشتی مقداری لازانیا برمیداشتی تا بزاری تو بشقابت گفتی
_چه چیزی؟
+راجب اینکه یه سری احساسات تو قلبم شکل گرفته
حین حرف زدنش شروع به خوردن لازانیات کرده بودی..با دهن پر گفتی
_چه احساساتی؟عاشق شدی؟
+اره..عاشق شدن
_واو..حالا اپن دختری که لی مینهو عاشقش شدی کی هست(لبخند)؟
+تو!(لبخند)
لبخند از روی لبات پاک شد..بعد از چند ثانیه فکر کردن به خودت گفتی احتمالا داره شوخی میکنه..پس شروع به بلند بلند خندیدن کردی
_اوه…مینهو تو خیلی بامزه ای(خنده)
+شوخی نکردم(جدی)
خندت از بین رفت
_ولی اخه من..من..من دوست پسر دارم مینهو!
صدای شکستن قلبش رو مطمئنا هفت کوچه اونور تر هم شنیدن..بعد از شنیدن این حرف از دهن تو سرشو با ناراحتی و بغض انداخت پایین
_ببخشید…ممنون بابت غذا
اینو گفتی و دوباره رفتی تو اتاقت و مینهو رو با قلب شکستش تنها گذاشتی
وقتی رفتی مینهو شروع به گریه کردن کرد ، جوری گریه میکرد که انگار عزیز ترین کسش رو از دست داده…مینهو میدونست قراره باهم دوست بمونین ، ناسلامتی همگروهی بودینا..اما مینهو نمیتونست تورو به عنوان یه دوست ببینه
مینهو داشت گریه میکرد که گوشیش زنگ خورد..رفت سمت گوشیش..دید چانه..جواب داد
+سلام(گریه)
=قبول کرد؟
مینهو فقط داشت گریه میکرد
&مینهو..چرا داری گریه میکنی؟
_هق ا.ت..دوست پسر داره(گریه)
٪چی؟
همه اعضا درحالی که پشت تلفن بودن رفتن تو شوک..مینهو قطع کرد و به گریش ادامه داد..بعد از یه دقیقه به گریش پایان داد..اشکاشو پاک کرد و کفت
+من همیشه عاشق ا.ت میمونم و اینکه دوست پسر داشته باشه یا نداشته باشه اصلا برام مهم نیست..برای من فقط خوشحالی ا.ت مهمه!
(پایان)
#استری_کیدز
#بنگچان
#لینو
#چانگبین
#هیونجین
#هان
#فلیکس
#سونگمین
#جونگین
#تکپارتی
#چندپارتی
#وانشات
#سناریو
#تصورکن
#فیک
#فیکشن
۱۵.۱k
۱۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.