وقتی داداشت فهمید صدات گاده پارت ۱

سلام من ا/ت هستم۳۱سالمه و یه داداش دارم اسمش مهراد فکر کنم بشناسیدش مهراد هیدن اره همونه امروز می‌خوام بگم چه طور فهمید صدام خوبه
صبح ساعت ۱۱با خوردن عروسک به سرم از خواب بلند شدم
ا/ت:هوی
مهراد:گاو ماده بلند شو مگه نگفتی بریم باشگاه من می‌خوام گنده شم
ا/ت:من خیلی هم گنده امم ولی حوصله ندارم
مهراد:قلط کردی ببین تا سه می‌شمارم بلند شدی شدی نشدی میزنمت صدا بز بدی
ا/ت:خب باشههه بلند شدمممم
دست صورتم شستم و رفتم طبقه پایین
مامان: سلام
بابا: سلام
ا/ت: سلام
صبحانه رو خوردم رفتیم باشگاه حقیقت رابطه پدر مادرم با من سردهه و اصلا براشون مهم نیستم و فقط داداشم دوستم داره رفتیم باشگاه و لباس هامون عوض کردیم مهراد تیشرت و شلوارک مشکی و من نیم تنه شورتک مشکی پوشیدم و رفتیم سمت تردمیل آهنگ گذاشتم و شروع کردم به راه رفتن
ویو مهراد :ا/ت داشت راه می‌رفت که یک دفعه از یه جای صدای بهشت داشت می‌یومد دیدم صدای آ/ت داشت میومد آهنگ