(پارت4)(اسماته دوست نداری نخون)
(پارت4)(اسماته دوست نداری نخون)
کمی بعد از زیر دوش اوردم بیرون و پرتم کرد رو تخت وسینه هامو مکید و روشون چن تا مارک گذاشت همینطو التماسش میکردم ولی احمیت نمیداد
ات: جیمین غلط کردم من هنوز دخترم این کارو نکن
خاهش میکنم
جیمین: اوم بیبی بلاخره باید مال من بشی که دیگه جایی نری
ات:(گریه) جیمین هنق هق ببخشید خاهش میکن (گریه)
جیمین: هششششش بیبی گرلم
بعد دستای ات رو میبنده به تخت و
لباشو محکم کبوند به لبای ات و شروع کرد به مکه زدن های عمیق
انقدر وحشیانه ات رو میبوسید که لب ات پاره شد و خون اومد
ات: نفس نفس) اه جیمین
جیمین: اااا یادم رفت باید درست صدام کنی گرلم
ات: چی اه
بعد جیمین بهش گفت باید ددی صدام کنی بعد دیکشو وارد ات کرد و بدون توجه به اینکه ات بار اولشه تند تند توش میکوبید
ات: اییییی جیمین احح
ات: اخ اروم تر جیمین
کمی بعد جیمین تو ات کام میشه ازش میکشه بیرو
و دستاشو باز میکنه و بهش میگه
جیمین: باید لخت بخوابی بیب ولی روی زمین زود باش
ویو ات باورم نمیشدکه دختر بودمنو ازم گرفته بود و. بی توجه به اینکه درد دارم میگه رو زمین بخوابم
ات: و... ولی جیمین اححح
جیمین: خفه شو
(ات رو پرتش کرد روی زمین)
ات شروع به گریه کردن کرد و روی زمین خوابید
(پرش زمانی صبح)
ویو جیمین
بیدار شدم دیدم ات شبیح فرشته ها روی زمین با یدن لخت بی روح خوابیده ولی واقعا از خودم بدم میاد چطور تونستم همچین کاری باهاش کنم اخه بلند شدم رفتم پایین و یکمی اب خوردم که یک دفعه
صدای جیغ ات رو شنیدم
اجوما: ای این صدای خانمه؟
جیمین به سرعت وارد اتاق شد و دید ات از درد داره
کمی بعد از زیر دوش اوردم بیرون و پرتم کرد رو تخت وسینه هامو مکید و روشون چن تا مارک گذاشت همینطو التماسش میکردم ولی احمیت نمیداد
ات: جیمین غلط کردم من هنوز دخترم این کارو نکن
خاهش میکنم
جیمین: اوم بیبی بلاخره باید مال من بشی که دیگه جایی نری
ات:(گریه) جیمین هنق هق ببخشید خاهش میکن (گریه)
جیمین: هششششش بیبی گرلم
بعد دستای ات رو میبنده به تخت و
لباشو محکم کبوند به لبای ات و شروع کرد به مکه زدن های عمیق
انقدر وحشیانه ات رو میبوسید که لب ات پاره شد و خون اومد
ات: نفس نفس) اه جیمین
جیمین: اااا یادم رفت باید درست صدام کنی گرلم
ات: چی اه
بعد جیمین بهش گفت باید ددی صدام کنی بعد دیکشو وارد ات کرد و بدون توجه به اینکه ات بار اولشه تند تند توش میکوبید
ات: اییییی جیمین احح
ات: اخ اروم تر جیمین
کمی بعد جیمین تو ات کام میشه ازش میکشه بیرو
و دستاشو باز میکنه و بهش میگه
جیمین: باید لخت بخوابی بیب ولی روی زمین زود باش
ویو ات باورم نمیشدکه دختر بودمنو ازم گرفته بود و. بی توجه به اینکه درد دارم میگه رو زمین بخوابم
ات: و... ولی جیمین اححح
جیمین: خفه شو
(ات رو پرتش کرد روی زمین)
ات شروع به گریه کردن کرد و روی زمین خوابید
(پرش زمانی صبح)
ویو جیمین
بیدار شدم دیدم ات شبیح فرشته ها روی زمین با یدن لخت بی روح خوابیده ولی واقعا از خودم بدم میاد چطور تونستم همچین کاری باهاش کنم اخه بلند شدم رفتم پایین و یکمی اب خوردم که یک دفعه
صدای جیغ ات رو شنیدم
اجوما: ای این صدای خانمه؟
جیمین به سرعت وارد اتاق شد و دید ات از درد داره
۸.۱k
۱۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.