پارت ۳ عضو هشتم
بعد از اینکه آماده شدم رفتم پایین ودیدم که هالزی اومده و اعضا و هالزی نشستن باهم حرف میزنن
بی صدا رفتم نشستم رویه مبل و با گوشیم ور رفتم
و یوتیوب و اینیستا گردی میکردم 😂
که دیدم ساعت ۵ شد (ساعت ۴ عکسبرداری داشتم )
آماده شدم و میخواستم برم که نامجون گفت
_ یونا، جایی میری؟
یونا:آره ،یه جلسه عکسبرداری دارم ، زود برمیگردم(دروغ)
_باشه مواظب خودت باش
( پرش زمان به محل عکسبرداری )
رفتم لباسم رو پوشیدم ، من سفیر برند dior هستم
بعد از عکاسی داشتم میومدم که دیدم فیلیکس(استری کیدز)
هم تو محل عکسبرداری بودن ، که رفتم پیششون و یه عالمه
حرف زدیم
که دیدم ساعت ۸ شبه ، چون دوست نداشتم هالزی رو ببینم رفتم خونه ی بهترین دوستم ، لیانا و یه عالمه حرف زدیم و خنگ بازی در آوردیم
که دیدم ساعت ۱۱ شدهههه
رفتم خونه که
.
.
.
.
.
.
.
خماری
شرایط:
۱۵ تا لایک
۱۵ تا کامنت
بوس 💋💋
بی صدا رفتم نشستم رویه مبل و با گوشیم ور رفتم
و یوتیوب و اینیستا گردی میکردم 😂
که دیدم ساعت ۵ شد (ساعت ۴ عکسبرداری داشتم )
آماده شدم و میخواستم برم که نامجون گفت
_ یونا، جایی میری؟
یونا:آره ،یه جلسه عکسبرداری دارم ، زود برمیگردم(دروغ)
_باشه مواظب خودت باش
( پرش زمان به محل عکسبرداری )
رفتم لباسم رو پوشیدم ، من سفیر برند dior هستم
بعد از عکاسی داشتم میومدم که دیدم فیلیکس(استری کیدز)
هم تو محل عکسبرداری بودن ، که رفتم پیششون و یه عالمه
حرف زدیم
که دیدم ساعت ۸ شبه ، چون دوست نداشتم هالزی رو ببینم رفتم خونه ی بهترین دوستم ، لیانا و یه عالمه حرف زدیم و خنگ بازی در آوردیم
که دیدم ساعت ۱۱ شدهههه
رفتم خونه که
.
.
.
.
.
.
.
خماری
شرایط:
۱۵ تا لایک
۱۵ تا کامنت
بوس 💋💋
۱۸.۹k
۰۶ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.