کپی=صلوات
کپی=صلوات
https://www.instagram.com/p/BEvb2PsCEFv/
(جامعه #شیعی و انتظار قیام از امامان)
مسألهِ انتظار #ظهور #مصلح و #منجی درتمام #ادیان، [1] اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا نجات جهان و بهبودی حال زمان، در ظهور او تحقق مییابد و با آمدنش، عصر روشن حکومت توحید و دوران طلایی تکامل عقلها فرا میرسد. فرا رسیدن چنین روزی به دست چنان کسی، در همهِ ادیان الهی و مکتبهای بشری نوید داده شده است و پیروان آنها در انتظار آن به سر می برند و این است انتظار و شوقی مشترک و دیرین.
بی گمان، عقیده به موعودی نجات بخش که در پایان جهان خواهد آمد، از مهمترین مباحث اعتقادی است که درادیان الهی وجود دارد، ولی این مسأله کهموعود کیست و کی و کجا ظهور خواهد کرد، در همهِ ادیان یکسان نیست.
در میان جامعهِ شیعی که با موضوع حقّانیت امیرالمؤمنین علی(ع) نسبت به مقام «ریاست عالی بر امور دین و دنیا» دست کم از روزگار خلیفه سوم - به طور رسمی علیه خلیفه زمان مطرح شد، انتظار قیام امام مصلح و منجی، فرایندی تاریخی پیدا کرده است که این مقاله بر آن است تا در سیر تاریخی دیدگاه انتظار از منظر پیروان امامان معصوم(ع)، به کاوش بپردازد. البته باید گفت ما در صدد تحقیق دربارهِ انتظار قیام از سوی شیعیان هستیم که گاه به صورت انتظار مصلح کل نوید داده شده و گاه به عنوان حقانیت و صلاحیت احراز مقام حکومت از سوی امام(ع)، مطرح میشود.
انتظار قیام در جامعه شیعی
انتظار، در مراحل نخستین، ویژهِ زندگی بشر است. ماهیت زندگی انسان با انتظار و امید به آینده عجین است، به گونه ای که بدون انتظار و امید، زندگی مفهومی ندارد. هر انسان زندهای در نخستین انتظارهای خویش، به تداوم حیات میاندیشد و بقای خویش را انتظار دارد. بر این اساس، برخی از منتظران به این دلیل منتظرند که در سایه قیام مصلح، به آسایش و آرامشی فراتر از آن چه دارند، دست یابند. در این میان، انتظارهای دیگری نیز هست که از انتظار اصل حیات و حیطهِ آن فراتر می رود چه بسا فرازهای زندگی، فدای آن میشود و آن انتظار، آرمانها و هدفهای برتر است که جهتگیری ویژه ای دارد. چنین انتظاری در سایه درخواست قیام از امامان معصوم(ع) به وسیله پیروان آنان در سیر تاریخی، تبلوری ویژه دارد.
روند تاریخ و تعدیل اندیشههای تعصبی سبب شد تا در اعصار بعدی، بسیاری از اندیشمندان هوادارسنت اعتراف کنند که امامان - علیهم السلام - نسبت به مقام خلافت از خلفای هم زمان خویش، دارای حقانیت بیشتری هستند، تا جایی که حمدالله مستوفی در کتاب «تاریخ گزیده»، در فصلی با عنوان «در ذکر تمامی معصومین رضوان الله تعالی علیهم اجمعین که حجه الحق علی الخلق بودند» میگوید:
«ائمه معصوم اگرچه خلافت نکردند، اما چون مستحق ایشان بود، تبرکاً، از اصول ایشان، شمه ای بر سبیل ایجاز می رود». [2] .
چنین رویکردی، از اعتقادات تشکیل دهندهِ بنیان شیعه است. [3] شیعیان با این نگرش که امامان(ع) تنها کسانی هستند که از سوی خداوند و پیامبر(ص) و با نص امامی بعد از امام دیگر، حق حکومت بر جامعهِ اسلامی را دارند، اعتقاد داشتند که هر گاه شرایط و مقتضیات زمان فراهم گردد، امام شمشیر برگرفته، قیام خواهد کرد و با راندن غاصبان مقام خلافت، حق پایمال شدهِ خود را باز پس خواهد گرفت.
شیعیان درهر دوره ای امید و انتظار داشتند که این موضوع در روزگار آنان رخ دهد و پیروان اهل بیت(ع)، از آن همه رنج و عذاب، سرکوب و فشارهای سیاسی که برای مدت طولانی تحمل کردهاند، آسوده شوند.
دست کم از اواخر قرن اول هجری، انتظار و اعتقاد به ظهور یک منجی رهایی بخش از دودمان پیامبر(ص) که در آینده ظهور خواهد کرد و نظام فاسد را در هم خواهد شکست و حکومت عدل و قسط را پیخواهد ریخت، در همهِ اقشار جامعه اسلامی وجود داشته که شیعیان، این منجی رهایی بخش را به نام قائم میشناختند.
گروهی از مسلمانان به دلیل هم نامی محمدبنحنفیه با پیامبر(ص)، او را امام و مهدی پنداشتند و میگفتند:
«وی نمرده است و در کوه «رضوی» غایب می باشد و پس از این ظاهر می شود و دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد». [4] .
در نخستین سالهای قرن دوم هجری که نارضایتی مردم از بنی امیه بالا گرفته و خلافت و نظام حکومت اموی رو به ضعف نهاده بود، بسیاری از شیعیان امید داشتند که رییس خاندان رسالت که در آن زمان، امام باقر(ع) بود، رهبری نهضت را به دست گرفته، قیام کند تا آن جا که راوی به امام باقر(ع) عرض میکند:
«لقد ترکنا اسواقنا انتظاراً لهذا الامر...؛ همانا ما بازارهایمان را به خاطر انتظار قیام و تحقق این امر، رها کرده ایم...». [5] .
زراره، در نقل دیگری میگوید:
«برخی از یاوران امام باقر(ع) به ایشان گفتند: انما نرجو ان تکون صاحبهم و ان یظهر اللّه عزّوجل هذاالامر علی یدیک؛ همانا امید داریم که
https://www.instagram.com/p/BEvb2PsCEFv/
(جامعه #شیعی و انتظار قیام از امامان)
مسألهِ انتظار #ظهور #مصلح و #منجی درتمام #ادیان، [1] اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا نجات جهان و بهبودی حال زمان، در ظهور او تحقق مییابد و با آمدنش، عصر روشن حکومت توحید و دوران طلایی تکامل عقلها فرا میرسد. فرا رسیدن چنین روزی به دست چنان کسی، در همهِ ادیان الهی و مکتبهای بشری نوید داده شده است و پیروان آنها در انتظار آن به سر می برند و این است انتظار و شوقی مشترک و دیرین.
بی گمان، عقیده به موعودی نجات بخش که در پایان جهان خواهد آمد، از مهمترین مباحث اعتقادی است که درادیان الهی وجود دارد، ولی این مسأله کهموعود کیست و کی و کجا ظهور خواهد کرد، در همهِ ادیان یکسان نیست.
در میان جامعهِ شیعی که با موضوع حقّانیت امیرالمؤمنین علی(ع) نسبت به مقام «ریاست عالی بر امور دین و دنیا» دست کم از روزگار خلیفه سوم - به طور رسمی علیه خلیفه زمان مطرح شد، انتظار قیام امام مصلح و منجی، فرایندی تاریخی پیدا کرده است که این مقاله بر آن است تا در سیر تاریخی دیدگاه انتظار از منظر پیروان امامان معصوم(ع)، به کاوش بپردازد. البته باید گفت ما در صدد تحقیق دربارهِ انتظار قیام از سوی شیعیان هستیم که گاه به صورت انتظار مصلح کل نوید داده شده و گاه به عنوان حقانیت و صلاحیت احراز مقام حکومت از سوی امام(ع)، مطرح میشود.
انتظار قیام در جامعه شیعی
انتظار، در مراحل نخستین، ویژهِ زندگی بشر است. ماهیت زندگی انسان با انتظار و امید به آینده عجین است، به گونه ای که بدون انتظار و امید، زندگی مفهومی ندارد. هر انسان زندهای در نخستین انتظارهای خویش، به تداوم حیات میاندیشد و بقای خویش را انتظار دارد. بر این اساس، برخی از منتظران به این دلیل منتظرند که در سایه قیام مصلح، به آسایش و آرامشی فراتر از آن چه دارند، دست یابند. در این میان، انتظارهای دیگری نیز هست که از انتظار اصل حیات و حیطهِ آن فراتر می رود چه بسا فرازهای زندگی، فدای آن میشود و آن انتظار، آرمانها و هدفهای برتر است که جهتگیری ویژه ای دارد. چنین انتظاری در سایه درخواست قیام از امامان معصوم(ع) به وسیله پیروان آنان در سیر تاریخی، تبلوری ویژه دارد.
روند تاریخ و تعدیل اندیشههای تعصبی سبب شد تا در اعصار بعدی، بسیاری از اندیشمندان هوادارسنت اعتراف کنند که امامان - علیهم السلام - نسبت به مقام خلافت از خلفای هم زمان خویش، دارای حقانیت بیشتری هستند، تا جایی که حمدالله مستوفی در کتاب «تاریخ گزیده»، در فصلی با عنوان «در ذکر تمامی معصومین رضوان الله تعالی علیهم اجمعین که حجه الحق علی الخلق بودند» میگوید:
«ائمه معصوم اگرچه خلافت نکردند، اما چون مستحق ایشان بود، تبرکاً، از اصول ایشان، شمه ای بر سبیل ایجاز می رود». [2] .
چنین رویکردی، از اعتقادات تشکیل دهندهِ بنیان شیعه است. [3] شیعیان با این نگرش که امامان(ع) تنها کسانی هستند که از سوی خداوند و پیامبر(ص) و با نص امامی بعد از امام دیگر، حق حکومت بر جامعهِ اسلامی را دارند، اعتقاد داشتند که هر گاه شرایط و مقتضیات زمان فراهم گردد، امام شمشیر برگرفته، قیام خواهد کرد و با راندن غاصبان مقام خلافت، حق پایمال شدهِ خود را باز پس خواهد گرفت.
شیعیان درهر دوره ای امید و انتظار داشتند که این موضوع در روزگار آنان رخ دهد و پیروان اهل بیت(ع)، از آن همه رنج و عذاب، سرکوب و فشارهای سیاسی که برای مدت طولانی تحمل کردهاند، آسوده شوند.
دست کم از اواخر قرن اول هجری، انتظار و اعتقاد به ظهور یک منجی رهایی بخش از دودمان پیامبر(ص) که در آینده ظهور خواهد کرد و نظام فاسد را در هم خواهد شکست و حکومت عدل و قسط را پیخواهد ریخت، در همهِ اقشار جامعه اسلامی وجود داشته که شیعیان، این منجی رهایی بخش را به نام قائم میشناختند.
گروهی از مسلمانان به دلیل هم نامی محمدبنحنفیه با پیامبر(ص)، او را امام و مهدی پنداشتند و میگفتند:
«وی نمرده است و در کوه «رضوی» غایب می باشد و پس از این ظاهر می شود و دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد». [4] .
در نخستین سالهای قرن دوم هجری که نارضایتی مردم از بنی امیه بالا گرفته و خلافت و نظام حکومت اموی رو به ضعف نهاده بود، بسیاری از شیعیان امید داشتند که رییس خاندان رسالت که در آن زمان، امام باقر(ع) بود، رهبری نهضت را به دست گرفته، قیام کند تا آن جا که راوی به امام باقر(ع) عرض میکند:
«لقد ترکنا اسواقنا انتظاراً لهذا الامر...؛ همانا ما بازارهایمان را به خاطر انتظار قیام و تحقق این امر، رها کرده ایم...». [5] .
زراره، در نقل دیگری میگوید:
«برخی از یاوران امام باقر(ع) به ایشان گفتند: انما نرجو ان تکون صاحبهم و ان یظهر اللّه عزّوجل هذاالامر علی یدیک؛ همانا امید داریم که
۳۵.۵k
۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.