فن فیک فرفره های انفجاری پارت۴
از زبان شو
رسیدیم خونه ی من وقتی رفتیم سالن
فیری:خوب فرفره ی والتاکیکس که مال آئویی چجوری باید پیداکنیم؟
والت:آئویی دوست وانیا برای اینکه آئویی پیدا کنیم باید وانیا پیدا کنیم و برای اینکه وانیا پیدا کنیم باید دایگو پیدا کنیم
فوبوکی و فیری:دایگو کی هست
شو:یک دوست قدیمی😁
والت:بچه ها بریم دایگو پیدا کنیم
همگی:باشههههههههه
از زبان والت
رفتیم سوار ماشین شو شدیم تا بریم پیش دایگو
بعد۱ساعت
بلاخره رسیدیم پیش دایگو
دایگو:والت و شو سلام
شو و والت:سلام
دایگو:اون ۲ نفرکیه هستن
فوبوکی:من فوبوکی ام خوشبختم
فیری:منم فیری ام
دایگو:منم دایگو هستم
شو:احیانا وانیا ندیدی؟
دایگو:چرا دیدمش با آئویی تو سالن هستم
والت :ممنون دایگو
دایگو:خواهش
خب بلاخره آئویی دیدیم خیلی شبیه لویی بود یعنی شباهت میباره
شو:آئویی شماهستین
آیویی:بله من آئویی ام
شو:من شو هستم
شو:می خوام باهم مبارزه داشته باشیم!
آئویی:باشه
وانیا:من رفتم تمرین کنم
وانیا هم رفت
شو:اگه من بردم فرفره برای من میشه
آئویی :اگه من بردم فرفره م بهت نمیدم
بعد راند۲۰ شو امیتاز۳میگیره برنده میشه
آئویی دورچشاش اشک میاد فرفره اش بهمون میده
ماهم رفتیم وقتی رسیدیم لونه ی مارهانچو اومد بیرون
هانچو:فرفره ی والتاکیکس بهم بده شو
شو:بیا
بعد هانچو آیگه آزاد کرد
آیگه: بچه ها چرا بخاطر من اینکارو کردین
همگی:چون دوستمون هستی
شو:بریم پاستا براتون درست کنم
همگی:هوراااا
از زبان ناشناس
هانچو بلاخره اومد اتاقم و فرفره ی والتاکیکس دادبهم
ناشناس:آفرین هانچو
هانچو:ممنونم ملکه ی من
پایان قسمت ۴
برای پارت بعد ۱۳لایک
رسیدیم خونه ی من وقتی رفتیم سالن
فیری:خوب فرفره ی والتاکیکس که مال آئویی چجوری باید پیداکنیم؟
والت:آئویی دوست وانیا برای اینکه آئویی پیدا کنیم باید وانیا پیدا کنیم و برای اینکه وانیا پیدا کنیم باید دایگو پیدا کنیم
فوبوکی و فیری:دایگو کی هست
شو:یک دوست قدیمی😁
والت:بچه ها بریم دایگو پیدا کنیم
همگی:باشههههههههه
از زبان والت
رفتیم سوار ماشین شو شدیم تا بریم پیش دایگو
بعد۱ساعت
بلاخره رسیدیم پیش دایگو
دایگو:والت و شو سلام
شو و والت:سلام
دایگو:اون ۲ نفرکیه هستن
فوبوکی:من فوبوکی ام خوشبختم
فیری:منم فیری ام
دایگو:منم دایگو هستم
شو:احیانا وانیا ندیدی؟
دایگو:چرا دیدمش با آئویی تو سالن هستم
والت :ممنون دایگو
دایگو:خواهش
خب بلاخره آئویی دیدیم خیلی شبیه لویی بود یعنی شباهت میباره
شو:آئویی شماهستین
آیویی:بله من آئویی ام
شو:من شو هستم
شو:می خوام باهم مبارزه داشته باشیم!
آئویی:باشه
وانیا:من رفتم تمرین کنم
وانیا هم رفت
شو:اگه من بردم فرفره برای من میشه
آئویی :اگه من بردم فرفره م بهت نمیدم
بعد راند۲۰ شو امیتاز۳میگیره برنده میشه
آئویی دورچشاش اشک میاد فرفره اش بهمون میده
ماهم رفتیم وقتی رسیدیم لونه ی مارهانچو اومد بیرون
هانچو:فرفره ی والتاکیکس بهم بده شو
شو:بیا
بعد هانچو آیگه آزاد کرد
آیگه: بچه ها چرا بخاطر من اینکارو کردین
همگی:چون دوستمون هستی
شو:بریم پاستا براتون درست کنم
همگی:هوراااا
از زبان ناشناس
هانچو بلاخره اومد اتاقم و فرفره ی والتاکیکس دادبهم
ناشناس:آفرین هانچو
هانچو:ممنونم ملکه ی من
پایان قسمت ۴
برای پارت بعد ۱۳لایک
۲.۵k
۰۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.