♡pt: ²⁸ ♡I never loved you
ا/ت: هی هوانگ ولی بخاطر پدراتون دشمنید
هوانگ: اونقدری هم من باهاش مشکل نداشتم ولی مشکل پیدا کردم
ا/ت: هوم عجب
هوانگ: کوک فقط اون رو برای س*سش میخاست اون براش مهم نبود اون کیه
ا/ت: ولی هوانگ کوک دیگه خوب شده
هوانگ: تو هنوز نمیشناسیش ا/ت من فقط میدونم کیه
هوانگ: رسیدیم
ا/ت: واقعا
هوانگ: پیاده شو
ا/ت: باشه بریم
هوانگ: درو ببند بیا
ا/ت: حله
هوانگ: زنگ میزنم به کوک میزارم بلندگو
ا/ت: باشه.... اخ زخمام میسوزه
هوانگ: با این حرفت تحریکم میکنی
ا/ت: تحریکک... هه چی میگم باو چرا باید بسوزه
هوانگ: خوب داره بوق میخوره
کوک: هوانگ توییی
هوانگ: اره عشقم
کوک: خدا لعنتت کنه ا/ت کجاس عوضیییی
هوانگ: پیشمه
کوک: ا/ت ا/ت خوبی
(از زبان ا/ت)
صداش رو دوباره میشنوم «بغض»
.....«گریه»
ا/ت: کوک «گریه»
کوک: ا/ت گریه میکنی.... هوانگ اشغال چیکار کردی
هوانگ: هیچی بوسه روی لبش گذاشتم
کوک: تو گوه خوردی اشغاللل«داد»
هوانگ: واقعا خیلی اندام خوبی داره ا/ت
کوک: چیکار باهاش کردی هوانگگگگ
ا/ت: هوانگ «اروم گفت»
هوانگ: باهاش س*س کردم همون کاری ک تو با عشق من کردی
کوک: تو واقعا این کارو کردی
هوانگ: خیلی خوب بود لعنتی
کوک: کجایی چرا جرعت نشون نمیدی بیا ببین چیکارت کنم
هوانگ: من در خونتم ا/ت رو اوردم پیشت
کوک: در خونمی... تکون نمیخوری فهمیدی
هوانگ: چرا تکون بخورم
«قطع»
ا/ت: هوانگ میکشت
هوانگ: اه مگه چیزی هم برای از دست دادن دارم هن
ا/ت: هوانگ برو لطفا کوک رحم نمیکنه بهت
هوانگ: هرچی شد بدون من دوستت داشتم.... الان که میشه دومین باری که عاشق شدم.... فکر نمیکنم که سومین باری باشه
ا/ت: مطمئن باش که میتونی عاشق شی
هوانگ: خوب دیگه بریم... اوخ کبودت کردم اوممم
ا/ت: عا ارع لپم کبود شد ولی ولش من سر کوکم شکنجه شدم
هوانگ: شکنجه؟
ا/ت: اره ولی خیلی کیف داد اون موقه برای اولین بار بهش فوش دادم
هوانگ: کوک چطوری با تو زندگی میکنه
ا/ت: هوانگگ«خنده» نمیدونم
هوانگ دستمو از پشت گرفت
هوانگ: بریم دیگه
ا/ت: اره
هوانگ: اونقدری هم من باهاش مشکل نداشتم ولی مشکل پیدا کردم
ا/ت: هوم عجب
هوانگ: کوک فقط اون رو برای س*سش میخاست اون براش مهم نبود اون کیه
ا/ت: ولی هوانگ کوک دیگه خوب شده
هوانگ: تو هنوز نمیشناسیش ا/ت من فقط میدونم کیه
هوانگ: رسیدیم
ا/ت: واقعا
هوانگ: پیاده شو
ا/ت: باشه بریم
هوانگ: درو ببند بیا
ا/ت: حله
هوانگ: زنگ میزنم به کوک میزارم بلندگو
ا/ت: باشه.... اخ زخمام میسوزه
هوانگ: با این حرفت تحریکم میکنی
ا/ت: تحریکک... هه چی میگم باو چرا باید بسوزه
هوانگ: خوب داره بوق میخوره
کوک: هوانگ توییی
هوانگ: اره عشقم
کوک: خدا لعنتت کنه ا/ت کجاس عوضیییی
هوانگ: پیشمه
کوک: ا/ت ا/ت خوبی
(از زبان ا/ت)
صداش رو دوباره میشنوم «بغض»
.....«گریه»
ا/ت: کوک «گریه»
کوک: ا/ت گریه میکنی.... هوانگ اشغال چیکار کردی
هوانگ: هیچی بوسه روی لبش گذاشتم
کوک: تو گوه خوردی اشغاللل«داد»
هوانگ: واقعا خیلی اندام خوبی داره ا/ت
کوک: چیکار باهاش کردی هوانگگگگ
ا/ت: هوانگ «اروم گفت»
هوانگ: باهاش س*س کردم همون کاری ک تو با عشق من کردی
کوک: تو واقعا این کارو کردی
هوانگ: خیلی خوب بود لعنتی
کوک: کجایی چرا جرعت نشون نمیدی بیا ببین چیکارت کنم
هوانگ: من در خونتم ا/ت رو اوردم پیشت
کوک: در خونمی... تکون نمیخوری فهمیدی
هوانگ: چرا تکون بخورم
«قطع»
ا/ت: هوانگ میکشت
هوانگ: اه مگه چیزی هم برای از دست دادن دارم هن
ا/ت: هوانگ برو لطفا کوک رحم نمیکنه بهت
هوانگ: هرچی شد بدون من دوستت داشتم.... الان که میشه دومین باری که عاشق شدم.... فکر نمیکنم که سومین باری باشه
ا/ت: مطمئن باش که میتونی عاشق شی
هوانگ: خوب دیگه بریم... اوخ کبودت کردم اوممم
ا/ت: عا ارع لپم کبود شد ولی ولش من سر کوکم شکنجه شدم
هوانگ: شکنجه؟
ا/ت: اره ولی خیلی کیف داد اون موقه برای اولین بار بهش فوش دادم
هوانگ: کوک چطوری با تو زندگی میکنه
ا/ت: هوانگگ«خنده» نمیدونم
هوانگ دستمو از پشت گرفت
هوانگ: بریم دیگه
ا/ت: اره
۶۱.۳k
۰۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.