عشق سخت پارت ۲۰

رسیدن به یه محله تقریبا داغون
فلیکس: آها اینجاست(به راننده میگه که وایسه)
فلیکس: از اینجا به بعد پای توعه
یونجون: یه سری تکون میده و نیره
در میزنه یه دختر خوشگل در رو باز میکنه
نورا: ت...تو
یونجون: آره من تعجب کردی
نورا: انتظار داری تعجب نکنم
یونجون: چرا ولم کردی
نورا: من ولت نکردم تو ولم کردی یه نگا به شکمم کن
نورا: بچه ی تو ..تو شکمم، اون روز اومدم شرکت که بهت بگم اما تو رو درحال بوسیدن یه دختر دیدم
یونجون: پچه ی ....من
نورا: سر تکون داد
نویسنده: خلاصه کلام که آشتی میکنن