غیرتی من
غیرتی من
پارت 49
شویی:کوی نظرت چیه امروز بریم بیمارستان
کوی:باشه
غذامون رو خوردیم راه افتادیم به سمت بیمارستان بعد از نیم ساعت رسیدیم
کوی:اگر شی یان اینجا باشه چی؟
شویی:اصلا لازم نیست باهاش صحبت کنی
کوی:باشه وارد بیمارستان شدیم رفتیم پیش دکتر خودم در زدم و وارد شدم
دکتر:سلام خانم شی
کوی:سلام
شویی:سلام
نشستیم
دکتر:اتفاقی افتاده که اومدین اینجا
کوی:میشه سونوگرافی بگیرین
سونو گرافی رو دکتر گرفت
دکتر:شما سه قلو باردارین ولی انگار یکی از قلوتون مرده
کوی:بله
دکتر:اشکال نداره بلاخره اتفاقیه که افتاده
کوی:دکتر دخترن یا پسر؟
دکتر:یکیشون دختره یکشون پسر ولی خب دقیق معلوم نیست یک ماه دیگه به صورت قطعی بهتون میگیم
کوی:خیلی ممنونم
از دکتر خدافظی کردیم منو شویی خیلی ذوق داشتیم به سمت خونه راه افتادیم زنگ خونه رو زدم که شی یان باز کرد از بغلش رد شد، که اریل بدو بدو اومد بغلم بلندش کردممیخواستم برم بیون که یان دستمو گرفت
کوی:ولم کن
شی یان:کوی من واقعا معذرت میخوام
کوی:معذرت خواهی تو به هیچ درد من نمیخوره
دستمو کشیدم از دستش بیرون رفتم سمت در خروجی
کوی:راستی فردا درخواستم طلاقم رو میدم ردش نکن
رفتم بیرون درم بستم اریل رو گذاشتم زمزن بدو بدو رفت سمت ماشین شویی در ماسچشین رو باز کرد پرید تو نشستیم یه نفس عمیق کشیدمو رفتم خونمون
شویی:من بیام امشب پیشت بخوابم
کوی:واقعا فکر کردی من میزارم کو امشب بری خونه؟
شویی:میدونستم
شویی اریل رو ورداشتم وارد خونه شدیم که مامانم یه جیغ بلند زد
مامان:اینو دیگه از کجا اوردین
کوی:مامان این چه حرفیه به عشق من میزنید ایشون اسمش اریله حیوون خونگی من
مامان:تو خودت مبدونی من از سگ میتریم
کوی:عههههه
به مامان اهمیت ندادم از پله ها رفتم بالا و اریل رو گذاشتم توی اتاقم
کوی:اینجا وسایل زیادی برات ندارم میتونی تو تخت بغلم بخوابی
شویی:کوی صدرصد مامانت میکشتت
کوی:نترس اتفاقی نمیوفته
(شب)
کوی:وای خوابم میاد بیا بخوابیم
شویی:من رو زمین نمیخوابم دوتایی رو تخت
کوی:باشههههههه
دو تخت خوابیدی، برق خاموش کردیم اریل اومد بغلم و خوابم برد
پارت 49
شویی:کوی نظرت چیه امروز بریم بیمارستان
کوی:باشه
غذامون رو خوردیم راه افتادیم به سمت بیمارستان بعد از نیم ساعت رسیدیم
کوی:اگر شی یان اینجا باشه چی؟
شویی:اصلا لازم نیست باهاش صحبت کنی
کوی:باشه وارد بیمارستان شدیم رفتیم پیش دکتر خودم در زدم و وارد شدم
دکتر:سلام خانم شی
کوی:سلام
شویی:سلام
نشستیم
دکتر:اتفاقی افتاده که اومدین اینجا
کوی:میشه سونوگرافی بگیرین
سونو گرافی رو دکتر گرفت
دکتر:شما سه قلو باردارین ولی انگار یکی از قلوتون مرده
کوی:بله
دکتر:اشکال نداره بلاخره اتفاقیه که افتاده
کوی:دکتر دخترن یا پسر؟
دکتر:یکیشون دختره یکشون پسر ولی خب دقیق معلوم نیست یک ماه دیگه به صورت قطعی بهتون میگیم
کوی:خیلی ممنونم
از دکتر خدافظی کردیم منو شویی خیلی ذوق داشتیم به سمت خونه راه افتادیم زنگ خونه رو زدم که شی یان باز کرد از بغلش رد شد، که اریل بدو بدو اومد بغلم بلندش کردممیخواستم برم بیون که یان دستمو گرفت
کوی:ولم کن
شی یان:کوی من واقعا معذرت میخوام
کوی:معذرت خواهی تو به هیچ درد من نمیخوره
دستمو کشیدم از دستش بیرون رفتم سمت در خروجی
کوی:راستی فردا درخواستم طلاقم رو میدم ردش نکن
رفتم بیرون درم بستم اریل رو گذاشتم زمزن بدو بدو رفت سمت ماشین شویی در ماسچشین رو باز کرد پرید تو نشستیم یه نفس عمیق کشیدمو رفتم خونمون
شویی:من بیام امشب پیشت بخوابم
کوی:واقعا فکر کردی من میزارم کو امشب بری خونه؟
شویی:میدونستم
شویی اریل رو ورداشتم وارد خونه شدیم که مامانم یه جیغ بلند زد
مامان:اینو دیگه از کجا اوردین
کوی:مامان این چه حرفیه به عشق من میزنید ایشون اسمش اریله حیوون خونگی من
مامان:تو خودت مبدونی من از سگ میتریم
کوی:عههههه
به مامان اهمیت ندادم از پله ها رفتم بالا و اریل رو گذاشتم توی اتاقم
کوی:اینجا وسایل زیادی برات ندارم میتونی تو تخت بغلم بخوابی
شویی:کوی صدرصد مامانت میکشتت
کوی:نترس اتفاقی نمیوفته
(شب)
کوی:وای خوابم میاد بیا بخوابیم
شویی:من رو زمین نمیخوابم دوتایی رو تخت
کوی:باشههههههه
دو تخت خوابیدی، برق خاموش کردیم اریل اومد بغلم و خوابم برد
۱.۱k
۰۱ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.