&( like crazy )&
&( like crazy )&
&( مثل دیوانه ها )&
part_³
«جونگکوک ویو»
صبح بیدار شدم رفتم حموم کردم و زدم بیرون و لباس هامو عوض کردم و رفتم بیرون از عمارت و سوار ماشین شدم تا برم شرکت اما حوص قهوه کردم پس حرکت کردم سمت کافه یه کافه چشممو گرفت ماشینو پارک کردم یه گوشه و پیاده شدم و رفتم داخل کافه و روی میز نشستم و منو رو برداشتم و یه قهوه ی تلخ سفارش دادم
و بعد چند مین یه دختر خیلی کیوت و خوشگل برام قهوه رو اورد همینجور محو صورتش شدم تا صدام کرد که به خودم اومدم
جونگکوک: ببخشید.. یه لحضه حواسم پرت شد... ممنون
لیا: اوکی.. خواهش
لیا رفت*
لیا داخل اشپز خونه داخل ذهنش: چقدر جذاب بود یه لحضه الان بود قهوه از دستم بریزه.. چرا یهو قلبم به تپش افتاد بیخیال بزار برم سفارشای دیگرو بدم
ا.ت: اوفف خسته شدم..... هی تو بیا اینجا
؟ : جانم خانم
ا.ت: من میرم بیرون به یونجو بگو ۲ یا ۳ ساعت دیگه برمیگردم
؟ : چشم خانم
ا.ت: خوبه حالا برو سر کارت
«جیمین ویو»
بعد دو ساعت رسیدم جزیره ی ججو الانم دارم میرم هتل..... یعنی میبَرم؟ البته من ۵ ساله که دارم میبرم
«بعد ظهر»
«جیمین»
رفتم حموم و اومدم بیرون چند دقیقه دیگه بازیه رفتم از داخل کمد که از قبل برام لباس گذاشته بودن یه دست لباس برداشتم و پوشیدم موهامو خشک کردم و حالت دادم و گوشیمو برداشتم و از اتاق اومدم بیرون و رفتم داخل کافه ای که برای بازی کرایه شده بود رفتم داخل و همه بهم احترام گذاشتن و نشستم چند دقیقه بعد هم اقای کانگ و چند نفر دیگه اومدن(لباس جیمین اسلاید ۲)
&( مثل دیوانه ها )&
part_³
«جونگکوک ویو»
صبح بیدار شدم رفتم حموم کردم و زدم بیرون و لباس هامو عوض کردم و رفتم بیرون از عمارت و سوار ماشین شدم تا برم شرکت اما حوص قهوه کردم پس حرکت کردم سمت کافه یه کافه چشممو گرفت ماشینو پارک کردم یه گوشه و پیاده شدم و رفتم داخل کافه و روی میز نشستم و منو رو برداشتم و یه قهوه ی تلخ سفارش دادم
و بعد چند مین یه دختر خیلی کیوت و خوشگل برام قهوه رو اورد همینجور محو صورتش شدم تا صدام کرد که به خودم اومدم
جونگکوک: ببخشید.. یه لحضه حواسم پرت شد... ممنون
لیا: اوکی.. خواهش
لیا رفت*
لیا داخل اشپز خونه داخل ذهنش: چقدر جذاب بود یه لحضه الان بود قهوه از دستم بریزه.. چرا یهو قلبم به تپش افتاد بیخیال بزار برم سفارشای دیگرو بدم
ا.ت: اوفف خسته شدم..... هی تو بیا اینجا
؟ : جانم خانم
ا.ت: من میرم بیرون به یونجو بگو ۲ یا ۳ ساعت دیگه برمیگردم
؟ : چشم خانم
ا.ت: خوبه حالا برو سر کارت
«جیمین ویو»
بعد دو ساعت رسیدم جزیره ی ججو الانم دارم میرم هتل..... یعنی میبَرم؟ البته من ۵ ساله که دارم میبرم
«بعد ظهر»
«جیمین»
رفتم حموم و اومدم بیرون چند دقیقه دیگه بازیه رفتم از داخل کمد که از قبل برام لباس گذاشته بودن یه دست لباس برداشتم و پوشیدم موهامو خشک کردم و حالت دادم و گوشیمو برداشتم و از اتاق اومدم بیرون و رفتم داخل کافه ای که برای بازی کرایه شده بود رفتم داخل و همه بهم احترام گذاشتن و نشستم چند دقیقه بعد هم اقای کانگ و چند نفر دیگه اومدن(لباس جیمین اسلاید ۲)
۱۰.۵k
۰۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.