سلام ببخشید بچها امتحان داشتم نزاشتم براتون رمان
#اژدهای تاریکی
Part 3
____________________________________________________
ویو کوک :
بعد ازینکه الماس هارو دادم به لینو زنگ زدم تهیونگ
کوک : سلام
تهیونگ : سلام
کوک : کجایی؟
تهیونگ : خونه ام ( ته ته خونه خودشه )
کوک : میای بریم بار ؟
تهیونگ : اره میام چند روزه نرفتم
کوک : اوکی آماده شو میام دنبالت
تهیونگ : اوکی
نویسنده :
کوک رفت حموم 30 مین بعد اومد بیرون و از داخل کشوی میزش سشوار برداشت و موهاشو خشک کرد و از داخل کمدش لباس هاشو برداشت و پوشید گوشیش رو برداشت کفش هاشم پوشید و زنگ زد به تهیونگ
کوک : اماده ای بیام دنبالت ؟
تهیونگ :اره بیا
کوک : اوکی
ویو کوک :
رسیدم خونه ی تهیونگ ، سوار شد راه افتادیم به سمت بار
ویو ا/ت :
رسیدیم بار ماشینو داخل پارکینک گزاشتم و با سوبین رفتیم داخل بار ، همش بوی سیگار و الکل میومد با سوبین رفتیم نشستیم روی میزو صندلی خدمتکار اومدو من بهش گفتم یه الکل 50 درصد بیاره سوبین هم مثل من سفارش داد
ویو کوک :
رسیدیم بار ماشینو پارک کردم و رفتیم داخل بار ، که کیم ا/ت رو دیدم که با دوستش روی صندلی نشستن دارن ویسکی میخوری رفتیم با تهیونگ روی صندلی کنارشون نشستیم
ویو ا/ت :
داشتم الکلمو میخوردم که جعون جانگ کوک رو دیدم الکل گیر کرد تو گلوم و باعث شد سرفه بزنم اومد روی صندلی که کنارم بود نشست
کوک : سلام خانم کیم
ا/ت : سلام آقای جعون ........
ادامه دارد ........
__________________________________________________
اینم پارت 3 لطفا لایک و حمایت کنید . 💜
Part 3
____________________________________________________
ویو کوک :
بعد ازینکه الماس هارو دادم به لینو زنگ زدم تهیونگ
کوک : سلام
تهیونگ : سلام
کوک : کجایی؟
تهیونگ : خونه ام ( ته ته خونه خودشه )
کوک : میای بریم بار ؟
تهیونگ : اره میام چند روزه نرفتم
کوک : اوکی آماده شو میام دنبالت
تهیونگ : اوکی
نویسنده :
کوک رفت حموم 30 مین بعد اومد بیرون و از داخل کشوی میزش سشوار برداشت و موهاشو خشک کرد و از داخل کمدش لباس هاشو برداشت و پوشید گوشیش رو برداشت کفش هاشم پوشید و زنگ زد به تهیونگ
کوک : اماده ای بیام دنبالت ؟
تهیونگ :اره بیا
کوک : اوکی
ویو کوک :
رسیدم خونه ی تهیونگ ، سوار شد راه افتادیم به سمت بار
ویو ا/ت :
رسیدیم بار ماشینو داخل پارکینک گزاشتم و با سوبین رفتیم داخل بار ، همش بوی سیگار و الکل میومد با سوبین رفتیم نشستیم روی میزو صندلی خدمتکار اومدو من بهش گفتم یه الکل 50 درصد بیاره سوبین هم مثل من سفارش داد
ویو کوک :
رسیدیم بار ماشینو پارک کردم و رفتیم داخل بار ، که کیم ا/ت رو دیدم که با دوستش روی صندلی نشستن دارن ویسکی میخوری رفتیم با تهیونگ روی صندلی کنارشون نشستیم
ویو ا/ت :
داشتم الکلمو میخوردم که جعون جانگ کوک رو دیدم الکل گیر کرد تو گلوم و باعث شد سرفه بزنم اومد روی صندلی که کنارم بود نشست
کوک : سلام خانم کیم
ا/ت : سلام آقای جعون ........
ادامه دارد ........
__________________________________________________
اینم پارت 3 لطفا لایک و حمایت کنید . 💜
۲۳.۰k
۱۴ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.