رویای من فصل دو

پارت ۱۴
****
کوک:( با کمک چندتا پرستار بچه رو یه جا تو بیابون چال کردیم و برگشتیم موقعی که وارد بیمارستان شدم ....نامجون یه سیلی خوابوند تو گوشم*)چخبره؟... چرا اینجا اومدین؟... یونا و جی وون کجان؟.... راستی صوفیا بیرون نیومده؟
نامی: خفه شو( داد بلند)
رونا: نامجون آروم باش...از تو انتظار نداشتم جونگ کوک..بچها با می یونگ و شوگان
کوک: میشه یکی بگه اینجا چخبره؟
ته: صوفیا به کما رفت!
کوک: چی؟💔( پاهام سست شد!... اشکام سرازیر شد!... )نههههه.... چطوری؟.. امکان نداره!
جیمین: بعد سقط کردن میخواستن به هوشش بیارن ولی به هوش نیومد و دکترا برای اینکه اتفاقی واسش نیوفته به کما فرستادنش
نامی:( همه منو نگه داشتن تا به کوک صدمه نزنم) اون به خاطر دوست داشتن تو مخالفتی با سقط نکرد احمق..ولی تو بهش آسیب زدی
کوک: بلند بلند گریه کردن* نهههههه...نهههههه
ته:(آروم) خدا داره تنبیهش میکنه!
سویونگ: اهوم
به نظرتون چه اتفاقی می افته؟
😂😂