فصل دوم پارت 68 ازدواج اجباری

فصل دوم پارت 68 ازدواج اجباری

″مکالمه‌ی ا/ت و جونگکوک″


¢ سلام خوبی؟
- سلام نه تو چطوری؟
¢ بدنیستم تو چته؟
- میتونی فردا ساعت 6 بریم کافه؟
¢ فردای جلسه‌ی مهم دارم میتونیم ساعت 8 بریم
- اره اوکی
¢ باشه عزیزم
- عوم کارنداری
¢ نه فعلاً
- بای

★ویو ا/ت★

ساعت 10 بود خوابم نمیگرفت رفتم روی تراس سیگار بکشم رفتم چهارمین نخ رو بکشم که گوشیم زنگ خورد نگاه کردم دیدم شوگاع جواب دادم

″مکالمه‌ی ا/ت و شوگا″

- الو
× سلام
- سلام
× کجایی؟
- خونه
× نیونجین کجاست؟
- خوابیده
× میتونم بیام پیشت کارت دارم
- کارت چیه پست تلفن نمیتونی بگی؟
× نه
- اوکی بیا
× در رو باز کن
- وات؟؟؟
× دم درم
- باشه!


{ شوگا امد داخل خونه }


- فکر نمیکنم دم در باشی
× نیونجین کی خوابید؟
- ساعت 9 نیم
× اها
- اره خوب کارت چی بود؟
× میتونی یه لطفی در حقم کنی؟
- اگر بتونم چرا که نه
× میتونی میدونم میتونی فقط براید بخوایی
- خوب بگو
× بیا دوباره باهم باشیم دوباره پیش هم باشیم من نمیتونم ببینم با جونگکوک گرم میگیری کنار اونی
- .خنده‌.
× خنده دار بود
- از جونگکوک حسودی میکنی
× الان موضوع ما جونگکوک نیست فقط ما مهمیم
- ولم کن بابا

{ ا/ت رفت روی تراس و روی صندلی نشست و سیگار رو رپشن کرد و شوگا هم رفت پیشش و کنارش نشست }



شرط پارت بعد

۳۵:« لایک ❤️