فیک عشق شیشه ای پارت 2
ویو مامان ا.ت(پرش زمانی شب قبلع اینکه ا.ت بیاد خونه
خب خب پاشم تلویزیون روشن کنم
ب ا.ت: هعی مردیم ع خوشی.. بزن اخبار
م ا.ت: باشه توامم🗿
برم تخمه بیارم این شویر چلاغم بقوله
ب ا.ت: به به تخمه
محو تخمه خوردن بودیم ک با چیزی ک خبرنگار زر زر میکرد یهو برگشتیم رو ب تلویزیون
خبرنگار: طبق دیده ها و از طریق فضای مجازی انگار ک اقای کیم بازگشته
اقای کیم رئیس جمهور قبلیه کره جنوبی ک سال های پیش ب همراه با خانواده اش ناپدید شد و ما مجبور شدیم جایگزین برای او بگذاریم
بریم با اقای کیم و خانواده اش مصاحبه ای داشته باشیم.
واییییی نننن
ویو راوی:
یهو مامان و بابای ا.ت ب هم نگاه. کردن
مامان ا.ت بابا ا.ت: یا ابلفضللل کیم اومدههههه
خبرنگار: اقای کیم چی شد ک رفتین یاا چیشد ک برگشتین
اقای کیم(بابای تهیونگ: برا مشکی رفته بودم و الان دنبال گمشده ای اومدم
و بابا ته رف
خبرنگار: اقای کیم اقای کیممم.. دوربینارو روشن کنیدد..اقای کیم تهیونگ درباره اینکه رفتینو اومدیم و اینکه اون گمشده چیه صحبت کنید
تهیونگ: جمع نشین(با عصبانیت زیاد
ته هم رف
غرق نگاه کردن ب اخبار با دهن باز بودن م زنگ در زده شد
مامان ا.ت: جیخخخخ
و کاسه تخمه ها و میریزه زمین
بابای ا.ت هم ک هول شده پا میشه و وسط پوست تخمه ها راه میره ک میوفته
ویو ا.ت:
بلخرع رسیدم خونه
وایییی کلیدو نیاوردم ایشالله ک مامان اینا خونه ان
ا.ت: ماماننننن بابااااا
ن انگار نیستن..دیگه داشتم ناامید میشدم ک پر باز شدو مامان با صورت کامل سفید ت چهارچوب در نمایان شد
ا.ت: مامان چر درو باز نمیکردی چیشده؟
م ا.ت:. هیچی بیا ت
رفتم ت ک...
ا.ت: یا جده توایسسس چر خونه اینجوریههه..بابا چر وسط خونه با ارامش کامل خابیدیییی
ب ا.ت: ها هیچی اخ اخ تلویزیونو خاموش کنننن
م ا.ت: عاااا الان خاموش میکنم
وااا اینا چر اینجوری میکنم.. تلویزیونو ک نمیخورم
ولش برم لباس عوض کنم
ا.ت: م رفتم لباس عوض کنم
م ا.ت: منم تا بیای شامو میارم
هوفففف چقد گرمه
چر صدای پچ پچ میاد؟
صدای مامانه؟
ایششش نمیشنومممم
ویو راوی:
بابا ا.ت داشت درباره اینکه چیکار کنن فک میکرد
ینی کیم باهاشون ک نسبتی داره ک انقد استرس دارن؟
م ا.ت: حالا چیکار کنیم..کیم بچشو ع ما میخاد ولی..
ب ا.ت: ما ب کیم نمیگیم..
م ا.ت: چی؟
(حمایت کنیددد
امرو دوپارت شایدم بیشتر بزارم
اخه حوصلم سر رفته😂
#اصکی_ممنوع
#وانشات
#فیک
خب خب پاشم تلویزیون روشن کنم
ب ا.ت: هعی مردیم ع خوشی.. بزن اخبار
م ا.ت: باشه توامم🗿
برم تخمه بیارم این شویر چلاغم بقوله
ب ا.ت: به به تخمه
محو تخمه خوردن بودیم ک با چیزی ک خبرنگار زر زر میکرد یهو برگشتیم رو ب تلویزیون
خبرنگار: طبق دیده ها و از طریق فضای مجازی انگار ک اقای کیم بازگشته
اقای کیم رئیس جمهور قبلیه کره جنوبی ک سال های پیش ب همراه با خانواده اش ناپدید شد و ما مجبور شدیم جایگزین برای او بگذاریم
بریم با اقای کیم و خانواده اش مصاحبه ای داشته باشیم.
واییییی نننن
ویو راوی:
یهو مامان و بابای ا.ت ب هم نگاه. کردن
مامان ا.ت بابا ا.ت: یا ابلفضللل کیم اومدههههه
خبرنگار: اقای کیم چی شد ک رفتین یاا چیشد ک برگشتین
اقای کیم(بابای تهیونگ: برا مشکی رفته بودم و الان دنبال گمشده ای اومدم
و بابا ته رف
خبرنگار: اقای کیم اقای کیممم.. دوربینارو روشن کنیدد..اقای کیم تهیونگ درباره اینکه رفتینو اومدیم و اینکه اون گمشده چیه صحبت کنید
تهیونگ: جمع نشین(با عصبانیت زیاد
ته هم رف
غرق نگاه کردن ب اخبار با دهن باز بودن م زنگ در زده شد
مامان ا.ت: جیخخخخ
و کاسه تخمه ها و میریزه زمین
بابای ا.ت هم ک هول شده پا میشه و وسط پوست تخمه ها راه میره ک میوفته
ویو ا.ت:
بلخرع رسیدم خونه
وایییی کلیدو نیاوردم ایشالله ک مامان اینا خونه ان
ا.ت: ماماننننن بابااااا
ن انگار نیستن..دیگه داشتم ناامید میشدم ک پر باز شدو مامان با صورت کامل سفید ت چهارچوب در نمایان شد
ا.ت: مامان چر درو باز نمیکردی چیشده؟
م ا.ت:. هیچی بیا ت
رفتم ت ک...
ا.ت: یا جده توایسسس چر خونه اینجوریههه..بابا چر وسط خونه با ارامش کامل خابیدیییی
ب ا.ت: ها هیچی اخ اخ تلویزیونو خاموش کنننن
م ا.ت: عاااا الان خاموش میکنم
وااا اینا چر اینجوری میکنم.. تلویزیونو ک نمیخورم
ولش برم لباس عوض کنم
ا.ت: م رفتم لباس عوض کنم
م ا.ت: منم تا بیای شامو میارم
هوفففف چقد گرمه
چر صدای پچ پچ میاد؟
صدای مامانه؟
ایششش نمیشنومممم
ویو راوی:
بابا ا.ت داشت درباره اینکه چیکار کنن فک میکرد
ینی کیم باهاشون ک نسبتی داره ک انقد استرس دارن؟
م ا.ت: حالا چیکار کنیم..کیم بچشو ع ما میخاد ولی..
ب ا.ت: ما ب کیم نمیگیم..
م ا.ت: چی؟
(حمایت کنیددد
امرو دوپارت شایدم بیشتر بزارم
اخه حوصلم سر رفته😂
#اصکی_ممنوع
#وانشات
#فیک
۶.۸k
۰۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.