بعد یک دیقه ات جدا میشه
بعد یک دیقه ات جدا میشه
ات:نفس کم اوردم
سانزو:*لباسای ات رو در میاره و بد لباسایه خودشو*
ات:*سرخ*
سانزو دوباره اتو می بوسه
ات:*همکاری*
سانزو اروم چیزو«چی بگم بهش»اها وزیر شطرنج 😀 رو وارده بدبخت میکنه
ات:*جدا شدن*عاحححح
سانزو اروم کارشو انجام میده
ات:عاحححح اییی
کم کم سرعتشو بیشتر میکنه
ات:عاحححححححح«یامته نیکورا سای عاحححح»
سانزو هم اروم ناله میکنه و سرعتشو بیشتر میکنه
بعد چند دقیقه کارو تموم میکنن«انشالله ۹ماه دیگه بریم بیمارستان بچه ی اتو ببینیم»
ات:عاح... مر.. مرسی
سانزو:خواهش میکنم*ناز کردن سره ات*
و میخابن
من تو هنتای استعداد ندارم متسفانه
ات:نفس کم اوردم
سانزو:*لباسای ات رو در میاره و بد لباسایه خودشو*
ات:*سرخ*
سانزو دوباره اتو می بوسه
ات:*همکاری*
سانزو اروم چیزو«چی بگم بهش»اها وزیر شطرنج 😀 رو وارده بدبخت میکنه
ات:*جدا شدن*عاحححح
سانزو اروم کارشو انجام میده
ات:عاحححح اییی
کم کم سرعتشو بیشتر میکنه
ات:عاحححححححح«یامته نیکورا سای عاحححح»
سانزو هم اروم ناله میکنه و سرعتشو بیشتر میکنه
بعد چند دقیقه کارو تموم میکنن«انشالله ۹ماه دیگه بریم بیمارستان بچه ی اتو ببینیم»
ات:عاح... مر.. مرسی
سانزو:خواهش میکنم*ناز کردن سره ات*
و میخابن
من تو هنتای استعداد ندارم متسفانه
۱.۶k
۱۸ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.