برادرناتنی ✨️
برادرناتنی ✨️
p³⁹
ویو جونگکوک
آه خدا لعنتت کنهههههه
همینجوری داشتم با ماشین دنبال ا.ت میگشتم که انگار ا.تو دیدم
یه دختری جای ساحل روی زمین نشسته بود
آره آره خودش بود ا.ت بود
سریع پارک کردم و نشستم
/ ا.تتتت ا.تت (عربده و فریاد و یک کوچولو گریع)
ویو ا.ت
داشتم گریه میکردم و به این فکر میکردم که چرا
چرا نمیتونم کسیو دوست داشته باشم ؟
چرا همه کسایی که دوسشون دارم مال یکی دیگن؟
چرا بعد اون اشتباه
( عاشق تهیونگ شدن منظورشه )
دوباره اشتباهمو تکرار کردم
( منظورش عاشق جونگکوک شدنه )
یهو شنیدم که یکی داره اسممو فریاد میکشه
سرمو برگردوندم و وقتی جونگکوکو دیدم که داشت با حال بد به سمتم میدوید ناخدا گاه بلند شدم و به سمتش دویدم
( به هم رسیدن و همو توی آغوش کشیدن )
/ معذرت میخوام ا.ت
معذرت میخوام
( گریه میکنن هردوشون و جونگکوک با دستاش صورت ا.تو قاب کرده و نگه داشته )
_جونگکوک.. حالم خیلی بد شد وقتی ... و .. وقتی اونجوری دیدمت میدونی تو روی ....
/ا.ت لطفا ...خواهش میکنم ادامه نده بهت توضیح میدم.. منو ببخش، لطفاا
( دوباره همو بغل کردن و چند ثانیه توی همون حالت موندن و بعد به چشای هم خیره شدن )
/ا.ت
_ هوم
/ من ....من
_ دوس ... دوستم داری؟
/آره خیلی زیاد
_منم
/چ...چی؟؟
_دوست دارم جونگکوک
خیلی وقته که دوست دارم
ولی نمیتونستم بهت بگم
وقتی اولین بار دیدمت برام یکم عجیب بودی... ولی من به همین عجیب بودنات عادت کرده بودم
و الان بهت نیاز دارم ...خیلی
/ ا.ت بیا همیشه کنار هم باشیم
قول بدیم به هم باشه؟
( و بعد کیس رفتنننننن )
END✨️🫠
p³⁹
ویو جونگکوک
آه خدا لعنتت کنهههههه
همینجوری داشتم با ماشین دنبال ا.ت میگشتم که انگار ا.تو دیدم
یه دختری جای ساحل روی زمین نشسته بود
آره آره خودش بود ا.ت بود
سریع پارک کردم و نشستم
/ ا.تتتت ا.تت (عربده و فریاد و یک کوچولو گریع)
ویو ا.ت
داشتم گریه میکردم و به این فکر میکردم که چرا
چرا نمیتونم کسیو دوست داشته باشم ؟
چرا همه کسایی که دوسشون دارم مال یکی دیگن؟
چرا بعد اون اشتباه
( عاشق تهیونگ شدن منظورشه )
دوباره اشتباهمو تکرار کردم
( منظورش عاشق جونگکوک شدنه )
یهو شنیدم که یکی داره اسممو فریاد میکشه
سرمو برگردوندم و وقتی جونگکوکو دیدم که داشت با حال بد به سمتم میدوید ناخدا گاه بلند شدم و به سمتش دویدم
( به هم رسیدن و همو توی آغوش کشیدن )
/ معذرت میخوام ا.ت
معذرت میخوام
( گریه میکنن هردوشون و جونگکوک با دستاش صورت ا.تو قاب کرده و نگه داشته )
_جونگکوک.. حالم خیلی بد شد وقتی ... و .. وقتی اونجوری دیدمت میدونی تو روی ....
/ا.ت لطفا ...خواهش میکنم ادامه نده بهت توضیح میدم.. منو ببخش، لطفاا
( دوباره همو بغل کردن و چند ثانیه توی همون حالت موندن و بعد به چشای هم خیره شدن )
/ا.ت
_ هوم
/ من ....من
_ دوس ... دوستم داری؟
/آره خیلی زیاد
_منم
/چ...چی؟؟
_دوست دارم جونگکوک
خیلی وقته که دوست دارم
ولی نمیتونستم بهت بگم
وقتی اولین بار دیدمت برام یکم عجیب بودی... ولی من به همین عجیب بودنات عادت کرده بودم
و الان بهت نیاز دارم ...خیلی
/ ا.ت بیا همیشه کنار هم باشیم
قول بدیم به هم باشه؟
( و بعد کیس رفتنننننن )
END✨️🫠
۸.۶k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.