۵سال ام بود دوتا زبان نماز و روزه مکمل بلد شدم
یه روز دوست بابام ازبک هم بود نمیدونم از کجا افقانستان بلد شد اومد اینجا🤷
اون وقت من ۸سالم شده بود
اون طرف هم ملا بود؟
آقای که تو باشی 🤷
خونه ما می خورد می خوابید
می گفت من به میرزا درس میخوام
یاد بدم😶
اومد کتاب ا ب ت ث ج ح خ د ذ ت
داد دستمون😐
یعنی اون روز تو سه ساعت
که بابام بره شهر برگرده
۱۵تا ورق اش سر من بد بخت
با کتک حفظ نمود و مثل سگ زد منو
🥲🤧
می گفت وقتی بابات اومد برو
جلوش بدون کتاب بخون!
گفتم باشه😟
تو دلم گفتم ک خواهرت
صبر کن بیاد یه جوری بخونم
کیف کنی😂
اقا
بابام رسید
ملا دویده رفت جلو چاپلوسی
اکع شاه محمد، اکع شاه محمد
بیا که گفتم من ملاهه بخصوصی ام
سری بچهات ملا میکنم🧐
بابام گفت میرزا بخون 😊
منم که لج داشتم
چهار تاش خونم بعدش گفتم همین تمام
ملا میخواست خود کشی کنه دید
که من دروغ گفتم😂🤘
رفتیم خونه بابام جای خلوت گیر آوردم
گفتم بابا البته ما اته میگیم
گفتم اته گفت بله
گفتم ملا هیچی بلد نبود
ب من گفت که به تو نگم 🤭
بابام همون شب با چوب درش کرد 🤧😂
اون وقت من ۸سالم شده بود
اون طرف هم ملا بود؟
آقای که تو باشی 🤷
خونه ما می خورد می خوابید
می گفت من به میرزا درس میخوام
یاد بدم😶
اومد کتاب ا ب ت ث ج ح خ د ذ ت
داد دستمون😐
یعنی اون روز تو سه ساعت
که بابام بره شهر برگرده
۱۵تا ورق اش سر من بد بخت
با کتک حفظ نمود و مثل سگ زد منو
🥲🤧
می گفت وقتی بابات اومد برو
جلوش بدون کتاب بخون!
گفتم باشه😟
تو دلم گفتم ک خواهرت
صبر کن بیاد یه جوری بخونم
کیف کنی😂
اقا
بابام رسید
ملا دویده رفت جلو چاپلوسی
اکع شاه محمد، اکع شاه محمد
بیا که گفتم من ملاهه بخصوصی ام
سری بچهات ملا میکنم🧐
بابام گفت میرزا بخون 😊
منم که لج داشتم
چهار تاش خونم بعدش گفتم همین تمام
ملا میخواست خود کشی کنه دید
که من دروغ گفتم😂🤘
رفتیم خونه بابام جای خلوت گیر آوردم
گفتم بابا البته ما اته میگیم
گفتم اته گفت بله
گفتم ملا هیچی بلد نبود
ب من گفت که به تو نگم 🤭
بابام همون شب با چوب درش کرد 🤧😂
۱.۶k
۰۷ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.