P17
P17
فلش بک*
تهیون اومد*
آخخخخ من فداتشم اومدیی کل روز حوصلم سر رفته بودد(ذوق)
&اومدم به دادت برسم(خنده بلند)
پررو بیا بغلم ببینممم(خنده و ذوق)
&چقد حس خوبیه(بغض)
هوم..چی حس خوبیه؟
&از مدرسه میای خونه و یکی منتظرته با اینکه خسته ای وقتی بغلت میکنه کل خستگیات از بدنت میره حس اینکه یکی مثل مادر همیشه مراقبت خواهد بود و همیشه وقتی دیر میکنی نگرانت میشه حس اینکه به یکی بگی مامان(بغض)
آخه عشق من پسرم تو چقد خوبی هوم همیشه کنارت میمونم باشه توم دیگه ناراحت نباش(بغلش کرد)
&هممم...
میدونی الان چی سرحالت میاره؟
&چی
یه دوش آب گرم هوم بعدشم میتونیم یک ساعت درسایی که امروز خوندی رو تمرین کنیم الان ساعت پنجه دیگه؟ بابات هفت هشت میاد تا اون موقع همه ی این کارهارو میکنیم بعدش که بابات اومد کلی باهم بازی میکنیم خب نظرت چیه؟
&عالیه پس من میرم بالا دوش بگیرممم
بدوو برو
&بای
بوس
دوید رفت بالا هعی ناراحت بودم چرا پسر بچه به این خوبی با این سن کم باید بی توجهی ببینه گرچه تهیونگ سعی میکرد همیشه باهاش باشه ولی وقت نمیکرد چرا باید درد بی مادری رو تحمل کنه؟ سعی میکنم تا جایی که بشه حمایتش کنم حتی اگه خودمم کم آوردم همیشه مثل یک مادر پشت و پناهش باشم اگه دردی داشت بهم تکیه کنه و همیشه بدونه که پیششم.....
فلش بک*
تهیون اومد*
آخخخخ من فداتشم اومدیی کل روز حوصلم سر رفته بودد(ذوق)
&اومدم به دادت برسم(خنده بلند)
پررو بیا بغلم ببینممم(خنده و ذوق)
&چقد حس خوبیه(بغض)
هوم..چی حس خوبیه؟
&از مدرسه میای خونه و یکی منتظرته با اینکه خسته ای وقتی بغلت میکنه کل خستگیات از بدنت میره حس اینکه یکی مثل مادر همیشه مراقبت خواهد بود و همیشه وقتی دیر میکنی نگرانت میشه حس اینکه به یکی بگی مامان(بغض)
آخه عشق من پسرم تو چقد خوبی هوم همیشه کنارت میمونم باشه توم دیگه ناراحت نباش(بغلش کرد)
&هممم...
میدونی الان چی سرحالت میاره؟
&چی
یه دوش آب گرم هوم بعدشم میتونیم یک ساعت درسایی که امروز خوندی رو تمرین کنیم الان ساعت پنجه دیگه؟ بابات هفت هشت میاد تا اون موقع همه ی این کارهارو میکنیم بعدش که بابات اومد کلی باهم بازی میکنیم خب نظرت چیه؟
&عالیه پس من میرم بالا دوش بگیرممم
بدوو برو
&بای
بوس
دوید رفت بالا هعی ناراحت بودم چرا پسر بچه به این خوبی با این سن کم باید بی توجهی ببینه گرچه تهیونگ سعی میکرد همیشه باهاش باشه ولی وقت نمیکرد چرا باید درد بی مادری رو تحمل کنه؟ سعی میکنم تا جایی که بشه حمایتش کنم حتی اگه خودمم کم آوردم همیشه مثل یک مادر پشت و پناهش باشم اگه دردی داشت بهم تکیه کنه و همیشه بدونه که پیششم.....
۷۶۳
۰۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.