فیک بی تی اس پارت ۱۰
کوک ویو:
~ساعت ۱۲ شب~
به نفعشه ...هنوز شرکت باشه...به نفعشه مثل اون عوضی ترکم نکرده باشه ...به نفعشه فقط یه اشتباه بوده باشه...
درو باز کردم جوری که محکم با دیوار برخورد کرد
-ااااا///تتتتتت کجاییی هاااا؟؟؟
تواممم منووو ترک کردیی رفتیی نهه؟؟؟ اینمم باز یه نقشه مزخرف بود هاا؟؟؟
(هیچ صدایی نبود جز صدای خودم اره حتما رفته)
+م...من...من ...متاسفم...ف...فقط...یه...ی..یه...اشتباه بود...
(چرا داشت گریه میکرد؟؟...نمیخوام گریه کنه...نمیخوام داد بزنم..ولی نمیتونستم عصبانیتمو کنترل کنم..)
(محکم با مشت کوبیدم توی میز شیشه ایه توی اتاقم)
ا/ت ویو:
نوشیده...خیلیم نوشیده ...و عصبانیه...خیلی...خیلی زیاد...
ترسیده بودم ...الان هیچ کس توی شرکت نبود فقط منو اون بودیم و ...اونم ...بدجور عصبانیه..
کوک ویو:
بعد اینکه میز شکست
ا/ت جیغ بلندی زد و گوشاشو گرفت و چند قدم عقب تر رفت
به سمتش رفتم..جلو و جلو تر...تا اونو بین خودمو کتابخونه قرار دادم
-چرا باید بعد اون از تو خوشم بیاد؟
چرا باید همچین اشتباهی کنی؟؟
چرا باید الان اینجا باشی؟؟
(و ا/ت رو بوسید)
ا/ت ویو:
چ..چی شد؟...الان چی شد؟؟
یعنی اونم منو...
نه ...امکان نداره...
حتما...حتما..فقط خیلی نوشیده...
وقتی که ازم جدا شد کیفمو برداشتمو از شرکت رفتم
کوک ویو:
از شرکت رفت...خیلی زیاده روی کردم...این اون اعترافی نبود که من میخواستم..
#فیک_بی_تی_اس
#فیک_جونگکوک
~ساعت ۱۲ شب~
به نفعشه ...هنوز شرکت باشه...به نفعشه مثل اون عوضی ترکم نکرده باشه ...به نفعشه فقط یه اشتباه بوده باشه...
درو باز کردم جوری که محکم با دیوار برخورد کرد
-ااااا///تتتتتت کجاییی هاااا؟؟؟
تواممم منووو ترک کردیی رفتیی نهه؟؟؟ اینمم باز یه نقشه مزخرف بود هاا؟؟؟
(هیچ صدایی نبود جز صدای خودم اره حتما رفته)
+م...من...من ...متاسفم...ف...فقط...یه...ی..یه...اشتباه بود...
(چرا داشت گریه میکرد؟؟...نمیخوام گریه کنه...نمیخوام داد بزنم..ولی نمیتونستم عصبانیتمو کنترل کنم..)
(محکم با مشت کوبیدم توی میز شیشه ایه توی اتاقم)
ا/ت ویو:
نوشیده...خیلیم نوشیده ...و عصبانیه...خیلی...خیلی زیاد...
ترسیده بودم ...الان هیچ کس توی شرکت نبود فقط منو اون بودیم و ...اونم ...بدجور عصبانیه..
کوک ویو:
بعد اینکه میز شکست
ا/ت جیغ بلندی زد و گوشاشو گرفت و چند قدم عقب تر رفت
به سمتش رفتم..جلو و جلو تر...تا اونو بین خودمو کتابخونه قرار دادم
-چرا باید بعد اون از تو خوشم بیاد؟
چرا باید همچین اشتباهی کنی؟؟
چرا باید الان اینجا باشی؟؟
(و ا/ت رو بوسید)
ا/ت ویو:
چ..چی شد؟...الان چی شد؟؟
یعنی اونم منو...
نه ...امکان نداره...
حتما...حتما..فقط خیلی نوشیده...
وقتی که ازم جدا شد کیفمو برداشتمو از شرکت رفتم
کوک ویو:
از شرکت رفت...خیلی زیاده روی کردم...این اون اعترافی نبود که من میخواستم..
#فیک_بی_تی_اس
#فیک_جونگکوک
۴.۴k
۰۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.