تکپارتی جیهوپ
تکپارتی هوپی( اسمات)
امـروز قرار بود خاهر هوپی بیاد خونمون و منو هوپی داشتیم اماده میشدیم ولی هوپی باید میرفت کمپانی و منو دس تنها بودم.
اما تصمیم گرفتم تنها کارمو انجام بدم و هوپی ام بره به کاراش برسه
+هوپی عزیزم تو میتونی بری من خودم انجام میدم کارمو
_اما ا. ت
+اما بی اما کار زیادی که نیس فق باید ریخت و پاشارو جمع کنم که زیاد نیس حالا دیگه برو بیب
_باشه اما زود کارامو تموم میکنم میام
+اوک بیب
_بای بیب
+بای
هوپی رف و منم سریع همجارو تمیز کردم و رفتم اشپزخونه که غذا بپزم.
شروع کردم به خورد کردن پیاز هویج فلفل دلمه و....
دیگه غذام رو کاراش تموم شده بود فق مونده بود که جا بیوفته
دیگه واقعا خسته شدم به ساعت نگا کردم دیدم ساعت⁴:³⁰
+😳کی ساعت شد چهار باید برم دوش بگیرم الانا بود که خاهر هوپی بیاد رفتم یه دوش گرفتم یه لباس پوشیدم(عکسش رو میزارم)
موهام رو شونه هام ریختم نیاز نبود شونه کنم چون خودش لخت بود و یه میکاپ ملایم کردم و رفتم برا جیهوپ یدست لباس برا جیهوپ اماده کردم
و منتظر بودم که بیان
ساعت ⁵:⁴⁵ بود و هنو هیچکدوم نیومده بودن.
که گوشیم زنگ خورد نگا کردم دیدم خاهر هوپه جواب دادم
٪الو سلام خبی
+سلام عزیزم ممنون من خبم تو خبی
٪ممنون منم خبم
+نیومد پس منتظرتم
٪اوه عزیزم واقعا متاسفم من برام یکاری پیش اومد باید برم انجامش بدم امشب نمیتونم بیام واقعا معذرت میخوام
+نه بابا اشکال نداره این چه حرفیه میزنی برو کارتو انجام بده عزیزم ولی قول بده یه شب دیگ حتما بیای
٪باشه قول میدم پس خداحافظ
+خداحافظ عزیزم
هوووف حالا واقعا خستم تا جیهوپ بیاد یه چرت بزنم واقعا خستم
رفتم تو اتاق و دارز کشیدم تو صدم ثانیه خوابم برد
جیهوپ
وقتی رسیدم خونه دیدم صدای نمیاد رفتم تو اتاق دیدم ا. ت مثل یه فرشته خوابید رفتم گنارش دراز کشیدم و موهاشو نوازش کردم
غرق نگا کردن به ا. ت بودم که یه بوی اومد بو کشیدم درسته بوی غذا بود
سریع رفتم زیرش رو خاموش کردم گزاشتمش تو سینک و روش اب گرفتم
_وای خدا از دست تو ا. ت
یه بطر اب تو یخچال بود کلش رو سر کشیدم رفتم رو کاناپه نشستم یدفعه چشمام تار میدید سرم گیج میرف مست شده بودم منم ظرفیت الکلیم پایان بود و دیگه هیچی یادم نیس
ا. ت
تو خواب بودم که سنگینی روی خودم حس کردم چشمام رو باز کردم دیدم جیهوپه بوی الکل میداد فهمیدم مست کرده حتما همون بطری شراب برنج رو خورده خدایا ظرفیت الکلی جیهوپ پائینه و وقتی مست میشه هیچی جلو دارش نیس.
_ا. ت میدونی چیه خیلی میخوامت الان بیب میدونی مندبا دیدن بدنت مست میشم الانم میخوام قورتت بدمت بیب
+جیهوپ ببین تو الان حالت خوب نیس بیا عاقل شو
_من فق با تو عاقل میشم بیب
و شروع کرد به کیس مارک گزاشتن روی ترقه هام و منم فق آه میکشیدم که باعث میشد بیشتر حشری بشه
_اهههه بیب خیلی خوردنی اهه
+جیهوپ بس کن لطفا اههه
_چی اسم رو درس نگفتی بیب
+ددی لطفا بس کن
که یدفعه لباسم رو تو تنم جر داد و رفت سراغ سینه هام یکیشو به دهنش گرف و فق گاز میگرف و میمکید و یکیش رو با دستش مالش
+اهههه بس کن ددی لطفا
_اهه تازه اولشه بیب اههه
و از سینه هام دلکند و از خط سینه ام یا روی شکمم زبون داغش رو کشید و وقتی رسید به شلوارم اونم زود از تنم درآورد و کامل لخت بودم
و رفت سمت بهشتم و زبون داغش رو روش میکشید جوری که ادمو از خود بیخود میکرد و کامل خیس شده بودم
_اوه بیب برای ددی انقد خیس کردی خودتو..!؟
_تکخنده کرد و لباسش رو تو صدم ثانیه در اورد و رو خیمه زد هر دو کاملا لخت بودیم این باعث حشری هردومون میشد
+اههه ددی میخوامت لطفا
_با کمال میل بیب
و یدفعه کل حجم دیکش رو دتخلم کرد و محکم تلمبه میزد و اول باعث شد از درد جیغ بکشم و جیهوپ گف
_اوه بیب خودت گفتی میخوایم
و محکمتر تلمبه میزد و کمک کم درد جاشو داد به لذت و نقطه لذتم رو پیدا کرد
+اههههه ددی همنجاس تندتر
_اهههههه باشه بیب
و بعد چند مین هردو ارضا شدیم و توم خالی کرد و گف
_فک کنم یه چند وق دیگه یه کوچولو بهمون اضافه بشه بیب
+آا چی میگی جیهوپ
_من توت کام کردم بیب
+اه جیهوپ چرا کاندوم نزاشتی
_حالا اشکال نداره بیب باهم بزرگش میکنیم
+خیلی دوست دارم ددی
_من عاشقتم بیب
و بعد اون سه راند دیگه هم رفتم و بعد کنارم بیجون افتاد
امـروز قرار بود خاهر هوپی بیاد خونمون و منو هوپی داشتیم اماده میشدیم ولی هوپی باید میرفت کمپانی و منو دس تنها بودم.
اما تصمیم گرفتم تنها کارمو انجام بدم و هوپی ام بره به کاراش برسه
+هوپی عزیزم تو میتونی بری من خودم انجام میدم کارمو
_اما ا. ت
+اما بی اما کار زیادی که نیس فق باید ریخت و پاشارو جمع کنم که زیاد نیس حالا دیگه برو بیب
_باشه اما زود کارامو تموم میکنم میام
+اوک بیب
_بای بیب
+بای
هوپی رف و منم سریع همجارو تمیز کردم و رفتم اشپزخونه که غذا بپزم.
شروع کردم به خورد کردن پیاز هویج فلفل دلمه و....
دیگه غذام رو کاراش تموم شده بود فق مونده بود که جا بیوفته
دیگه واقعا خسته شدم به ساعت نگا کردم دیدم ساعت⁴:³⁰
+😳کی ساعت شد چهار باید برم دوش بگیرم الانا بود که خاهر هوپی بیاد رفتم یه دوش گرفتم یه لباس پوشیدم(عکسش رو میزارم)
موهام رو شونه هام ریختم نیاز نبود شونه کنم چون خودش لخت بود و یه میکاپ ملایم کردم و رفتم برا جیهوپ یدست لباس برا جیهوپ اماده کردم
و منتظر بودم که بیان
ساعت ⁵:⁴⁵ بود و هنو هیچکدوم نیومده بودن.
که گوشیم زنگ خورد نگا کردم دیدم خاهر هوپه جواب دادم
٪الو سلام خبی
+سلام عزیزم ممنون من خبم تو خبی
٪ممنون منم خبم
+نیومد پس منتظرتم
٪اوه عزیزم واقعا متاسفم من برام یکاری پیش اومد باید برم انجامش بدم امشب نمیتونم بیام واقعا معذرت میخوام
+نه بابا اشکال نداره این چه حرفیه میزنی برو کارتو انجام بده عزیزم ولی قول بده یه شب دیگ حتما بیای
٪باشه قول میدم پس خداحافظ
+خداحافظ عزیزم
هوووف حالا واقعا خستم تا جیهوپ بیاد یه چرت بزنم واقعا خستم
رفتم تو اتاق و دارز کشیدم تو صدم ثانیه خوابم برد
جیهوپ
وقتی رسیدم خونه دیدم صدای نمیاد رفتم تو اتاق دیدم ا. ت مثل یه فرشته خوابید رفتم گنارش دراز کشیدم و موهاشو نوازش کردم
غرق نگا کردن به ا. ت بودم که یه بوی اومد بو کشیدم درسته بوی غذا بود
سریع رفتم زیرش رو خاموش کردم گزاشتمش تو سینک و روش اب گرفتم
_وای خدا از دست تو ا. ت
یه بطر اب تو یخچال بود کلش رو سر کشیدم رفتم رو کاناپه نشستم یدفعه چشمام تار میدید سرم گیج میرف مست شده بودم منم ظرفیت الکلیم پایان بود و دیگه هیچی یادم نیس
ا. ت
تو خواب بودم که سنگینی روی خودم حس کردم چشمام رو باز کردم دیدم جیهوپه بوی الکل میداد فهمیدم مست کرده حتما همون بطری شراب برنج رو خورده خدایا ظرفیت الکلی جیهوپ پائینه و وقتی مست میشه هیچی جلو دارش نیس.
_ا. ت میدونی چیه خیلی میخوامت الان بیب میدونی مندبا دیدن بدنت مست میشم الانم میخوام قورتت بدمت بیب
+جیهوپ ببین تو الان حالت خوب نیس بیا عاقل شو
_من فق با تو عاقل میشم بیب
و شروع کرد به کیس مارک گزاشتن روی ترقه هام و منم فق آه میکشیدم که باعث میشد بیشتر حشری بشه
_اهههه بیب خیلی خوردنی اهه
+جیهوپ بس کن لطفا اههه
_چی اسم رو درس نگفتی بیب
+ددی لطفا بس کن
که یدفعه لباسم رو تو تنم جر داد و رفت سراغ سینه هام یکیشو به دهنش گرف و فق گاز میگرف و میمکید و یکیش رو با دستش مالش
+اهههه بس کن ددی لطفا
_اهه تازه اولشه بیب اههه
و از سینه هام دلکند و از خط سینه ام یا روی شکمم زبون داغش رو کشید و وقتی رسید به شلوارم اونم زود از تنم درآورد و کامل لخت بودم
و رفت سمت بهشتم و زبون داغش رو روش میکشید جوری که ادمو از خود بیخود میکرد و کامل خیس شده بودم
_اوه بیب برای ددی انقد خیس کردی خودتو..!؟
_تکخنده کرد و لباسش رو تو صدم ثانیه در اورد و رو خیمه زد هر دو کاملا لخت بودیم این باعث حشری هردومون میشد
+اههه ددی میخوامت لطفا
_با کمال میل بیب
و یدفعه کل حجم دیکش رو دتخلم کرد و محکم تلمبه میزد و اول باعث شد از درد جیغ بکشم و جیهوپ گف
_اوه بیب خودت گفتی میخوایم
و محکمتر تلمبه میزد و کمک کم درد جاشو داد به لذت و نقطه لذتم رو پیدا کرد
+اههههه ددی همنجاس تندتر
_اهههههه باشه بیب
و بعد چند مین هردو ارضا شدیم و توم خالی کرد و گف
_فک کنم یه چند وق دیگه یه کوچولو بهمون اضافه بشه بیب
+آا چی میگی جیهوپ
_من توت کام کردم بیب
+اه جیهوپ چرا کاندوم نزاشتی
_حالا اشکال نداره بیب باهم بزرگش میکنیم
+خیلی دوست دارم ددی
_من عاشقتم بیب
و بعد اون سه راند دیگه هم رفتم و بعد کنارم بیجون افتاد
۲۹.۶k
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.