fake

پرش زمانی به صبح
ا/ت ویو
از خواب بیدار شدم ساعت ۹ بود پاشدم صبحونه تست کره بادوم زمینی با قهوه خوردم و بسی لذت بردم بعد رفتم حموم و اومدم بیرون موهامو خشک کردم و حالت دادم بعد یه آرایش ملایم کردم و لباسمو که یه کت و شلوار مشکی بود پوشیدم ادکلن تلخمو زدم و راه افتادم سمت شرکت ساعت تقریبا ۲ بود به موقع رسیده بودم رفتم داخل به کلویی برخورد کردم با یه حرص خاصی گفت
کلویی:بفرمایید(حرصی)
ا/ت:اومدم آقای جئون رو ببینم
کلویی:هماهنگ کردین(حرصی)
ا/ت:بله با خود آقای جئون هماهنگ کردم
کلویی:بفرمایید داخل(حرصی)
ا/ت:ممنون
ا/ت ویو
دختره عنتر با چه حقی همچین لباس باز ی رو
تو محل کار پوشیده عنتر عجوزه انقدر ازش بدم میاد رفتم و در اتاق کوک و زدم که با صدای مردونش مواجه شدم گفت بفرمایید منم درو باز کردم رفتم تو تا منو دید از پشت میز پاشد و اومد سمتم
کوک:سلام ا/ت
ا/ت:سلام بانی هیکلی من
کوک:چیزی شده بشین برام تعریف کن
ا/ت:نه بابا چیزی نشده فقط اومدم مدلامون و کارامون و اجزای شرکتمون و بهت نشون بدم
کوک:حالا ولش کن، چایی یا قهوه آها تو چایی دوست نداری پس قهوه
ا/ت ویو
تعجب کرده بودم که هنوز یادشه که من چایی دوست ندارم از طریق تلفنش به کلویی سفارش دوتا قهوه داد