سناریو (درخواستی)
سناریو (درخواستی)
وقتی داری لباس عوض میکنی و لختی و میان داخل اتاق
(بچه ها الان تصور کنین که دوست صمیمی هستین ولی اگه میخواین نسخه ی دوسپسرش رو هم درست کنم بهم بگین)
نامجون:عه عه ببخشید(خجالت کشید و بعد رفت بیرون)
جین:جونن،ا/ت این بدن و واقعا دلت میاد از من دریغ کنی؟
ا/ت:(تازه متوجه ی حضورش شدی)جیغغغغغغغغغ تو اینجا چیکار میکنیییی؟؟
جین:باشه بابا الان میرم
شوگا:جون چه دافی🌚
ا/ت:جیغغغ برو بیرونننتن
شوگا:باشه بابا چرا کُلی بازی در میاری؟
جیهوپ:(بچم خیلی پاکه برای همین کلا رفت بیرون و کاری باهات نداشت)
جیمین:ا/ت این بدن و کجا قایم کرده بودی؟؟🌚
ا/ت:جیغغغغغ گمشو بیروننن
جیمین:اوا باشه الان میرم..
تهیونگ:ا/ت دوست دخترم میشی؟(خیلی هم منطقی...)
ا/ت:جیغغغغغغغ گمشو بیروننننننن
تهیونگ:آخه بدن و نگا..بدو دیگه بگو میشی🌚🎀
کوک:ا/ت خدا ازت نگذره واقعا الان بهت نیاز دارمممم
ا/ت:جیغغغغغغغغغغ برو بیروننن
کوک:ای خدا،ولی ا/ت واقعا نمیتونم تحمل کنمممم
ا/ت :حرف نزن برو بیرونننتن
کوک:اشکال نداره حالا بعداً میدونم باید چیکار کنم🌚🎀
خوب شد؟؟
وقتی داری لباس عوض میکنی و لختی و میان داخل اتاق
(بچه ها الان تصور کنین که دوست صمیمی هستین ولی اگه میخواین نسخه ی دوسپسرش رو هم درست کنم بهم بگین)
نامجون:عه عه ببخشید(خجالت کشید و بعد رفت بیرون)
جین:جونن،ا/ت این بدن و واقعا دلت میاد از من دریغ کنی؟
ا/ت:(تازه متوجه ی حضورش شدی)جیغغغغغغغغغ تو اینجا چیکار میکنیییی؟؟
جین:باشه بابا الان میرم
شوگا:جون چه دافی🌚
ا/ت:جیغغغ برو بیرونننتن
شوگا:باشه بابا چرا کُلی بازی در میاری؟
جیهوپ:(بچم خیلی پاکه برای همین کلا رفت بیرون و کاری باهات نداشت)
جیمین:ا/ت این بدن و کجا قایم کرده بودی؟؟🌚
ا/ت:جیغغغغغ گمشو بیروننن
جیمین:اوا باشه الان میرم..
تهیونگ:ا/ت دوست دخترم میشی؟(خیلی هم منطقی...)
ا/ت:جیغغغغغغغ گمشو بیروننننننن
تهیونگ:آخه بدن و نگا..بدو دیگه بگو میشی🌚🎀
کوک:ا/ت خدا ازت نگذره واقعا الان بهت نیاز دارمممم
ا/ت:جیغغغغغغغغغغ برو بیروننن
کوک:ای خدا،ولی ا/ت واقعا نمیتونم تحمل کنمممم
ا/ت :حرف نزن برو بیرونننتن
کوک:اشکال نداره حالا بعداً میدونم باید چیکار کنم🌚🎀
خوب شد؟؟
۷.۶k
۱۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.