آیا نباید عاشق چنین پیامبری شد
توجه پيامبر (صلی الله علیه وآله و سلم ) به بيماران دور افتاده
سائلى معلول و فلج به در خانه آن حضرت آمد، پيامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) به او اجازه ورود داد، وقتى وارد شد چون نمى توانست بنشيند، پيامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) او را روى زانوى خود نشاند و نگهداشت و سپس به او فرمود: از غذا بخور.
مردى از قريش كه در مجلس حاضر بود، از ديدن اين بيمار مفلوك ، اظهار تنفّر و انزجار كرد، مدتى نگذشت كه همين قريشى مغرور به همين درد، مبتلا شد و جان سپرد.
نيز نقل شده : پيامبر ( صلی الله علیه وآله و سلم) غذا مى خورد، در اين هنگام ، سياه چهره اى كه بيمارى آبله گرفته بود، و پوست زخمهاى آبله بدنش جدا شده بود، به حضور رسول اكرم (صلی الله علیه وآله و سلم) آمد، او نزد هر شخصى مى نشست ، آن شخص از نزد او برمى خواست و به كنار مى رفت .
پيامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) برخاست و او را در بغل دست خود نشاند و احترام شايانى به او نمود.
منبع📚:داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى
سائلى معلول و فلج به در خانه آن حضرت آمد، پيامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) به او اجازه ورود داد، وقتى وارد شد چون نمى توانست بنشيند، پيامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) او را روى زانوى خود نشاند و نگهداشت و سپس به او فرمود: از غذا بخور.
مردى از قريش كه در مجلس حاضر بود، از ديدن اين بيمار مفلوك ، اظهار تنفّر و انزجار كرد، مدتى نگذشت كه همين قريشى مغرور به همين درد، مبتلا شد و جان سپرد.
نيز نقل شده : پيامبر ( صلی الله علیه وآله و سلم) غذا مى خورد، در اين هنگام ، سياه چهره اى كه بيمارى آبله گرفته بود، و پوست زخمهاى آبله بدنش جدا شده بود، به حضور رسول اكرم (صلی الله علیه وآله و سلم) آمد، او نزد هر شخصى مى نشست ، آن شخص از نزد او برمى خواست و به كنار مى رفت .
پيامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) برخاست و او را در بغل دست خود نشاند و احترام شايانى به او نمود.
منبع📚:داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى
۱.۱k
۲۵ خرداد ۱۴۰۳