پارت ۶
پارت ۶
ددی جیمین
ویو یونا
همون پسره جونگ کوک تو عمارت بود
مدیر: ایشون استاد جدیدتونه
همه داشتم پچ پچ میکردن که چقدر جذابه ولی من ازش خوشم نمیآمد
شروع کرد درس دادن داشت تو کلاس قدم میزد و املا میگفت که نشست رو میز من
داشتم با تعجب نگاهش می کردم دستاشو میکشید رو دیکش الان خیر سرش داره تحریکم میکنه من به این راحتی تحریک نمی شم کلاس تموم شد
& خانم کیم شما وایسا
+ چرا
& کارت دارم
+ چشم
همه از کلاس رفتن بیرون من و کوک بودیم که هولم داد سمت دیوار و دستامو گرفت بالا سرم
& بیبی
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خمارییییییی
شرطا
لایک= ۷
کامنت=۱۰
ددی جیمین
ویو یونا
همون پسره جونگ کوک تو عمارت بود
مدیر: ایشون استاد جدیدتونه
همه داشتم پچ پچ میکردن که چقدر جذابه ولی من ازش خوشم نمیآمد
شروع کرد درس دادن داشت تو کلاس قدم میزد و املا میگفت که نشست رو میز من
داشتم با تعجب نگاهش می کردم دستاشو میکشید رو دیکش الان خیر سرش داره تحریکم میکنه من به این راحتی تحریک نمی شم کلاس تموم شد
& خانم کیم شما وایسا
+ چرا
& کارت دارم
+ چشم
همه از کلاس رفتن بیرون من و کوک بودیم که هولم داد سمت دیوار و دستامو گرفت بالا سرم
& بیبی
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خمارییییییی
شرطا
لایک= ۷
کامنت=۱۰
۱۷.۱k
۲۰ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.