سرنوشت عجیب من
پارت ۱۶
م ا.ت:مرسی عزیزم
ا.ت:میگم مامان امروزم میری رستوران
م ا.ت:امروز یکی بخش vip رو رزرو کرده میخواستم برم نظارت کنم ولی خب نمیرم مراقب تو میمونم
ا.ت:اشکال نداره برو من مراقب خودم هستم
م ا.ت:مطمعنی؟
ا.ت:اوهوم من خوبم خیلیم خوبم
م ا.ت:باشه فقط قرصاتو بخور هرچی هم شد بهم زنگ بزن
ا.ت:چشم
رسوندتم خونه
ات:خداحفظ مامان
م ا.ت:مراقب خودت باش زیاد خودتو تحت فشار نزار
ا.ت:باشه
م ا.ت:خدافظ
حرکت کرد
درو باز کردم
یه راست رفتم تو اتاق لباسامو عوض کردم
رفتم سراغ کامپیوترم
خیلی کنجکاو بودم درمورد تیونگ بدونم
رفتم سمت گوگل اشمشو سرچ کردم
هرچی درمورد تهیونگ بود اورد
ا.ت:کیم تهیونگ از سئول تک فرزند متولد ساله ۱۳۷۶
ات:۲۵ سالشه!
ا.ت:مدل،بازیگر،خواننده
ا.ت:فعالیت های بازیگری
ا.ت:یه فیلم به اسم هاوارنگ؟
ا.ت:تاحالا ندیدمش!
ا.ت:فعالیت های خوانندگی عضو گروهی به اسم bts و چند تا همکاری
ا.ت:جالبه هم بازیگر هم مدله هم خواننده تو این سن خیلی پیشرفت داشته حتما تو بیشتر کشورا معروفه
رفتم یکی از اهنکاشونو سرچ کردم
یکیشونو پلی کردم
ات:هی اون قدرا هم بد نیستا
خیلی حال میکردم سعی کردم بقیه اهنگاشونم گوش کنم
حسابی حال میکردم
پرش زمانی*
ویو م ا.ت
بلاخره کارام تموم شد
سوار ماشین شدم به سمت خونه حرکت کردم نگران ا.ت بودم که تو چه وضعیتیه
رسیدم خونه
درو باز کردم...
م ا.ت:مرسی عزیزم
ا.ت:میگم مامان امروزم میری رستوران
م ا.ت:امروز یکی بخش vip رو رزرو کرده میخواستم برم نظارت کنم ولی خب نمیرم مراقب تو میمونم
ا.ت:اشکال نداره برو من مراقب خودم هستم
م ا.ت:مطمعنی؟
ا.ت:اوهوم من خوبم خیلیم خوبم
م ا.ت:باشه فقط قرصاتو بخور هرچی هم شد بهم زنگ بزن
ا.ت:چشم
رسوندتم خونه
ات:خداحفظ مامان
م ا.ت:مراقب خودت باش زیاد خودتو تحت فشار نزار
ا.ت:باشه
م ا.ت:خدافظ
حرکت کرد
درو باز کردم
یه راست رفتم تو اتاق لباسامو عوض کردم
رفتم سراغ کامپیوترم
خیلی کنجکاو بودم درمورد تیونگ بدونم
رفتم سمت گوگل اشمشو سرچ کردم
هرچی درمورد تهیونگ بود اورد
ا.ت:کیم تهیونگ از سئول تک فرزند متولد ساله ۱۳۷۶
ات:۲۵ سالشه!
ا.ت:مدل،بازیگر،خواننده
ا.ت:فعالیت های بازیگری
ا.ت:یه فیلم به اسم هاوارنگ؟
ا.ت:تاحالا ندیدمش!
ا.ت:فعالیت های خوانندگی عضو گروهی به اسم bts و چند تا همکاری
ا.ت:جالبه هم بازیگر هم مدله هم خواننده تو این سن خیلی پیشرفت داشته حتما تو بیشتر کشورا معروفه
رفتم یکی از اهنکاشونو سرچ کردم
یکیشونو پلی کردم
ات:هی اون قدرا هم بد نیستا
خیلی حال میکردم سعی کردم بقیه اهنگاشونم گوش کنم
حسابی حال میکردم
پرش زمانی*
ویو م ا.ت
بلاخره کارام تموم شد
سوار ماشین شدم به سمت خونه حرکت کردم نگران ا.ت بودم که تو چه وضعیتیه
رسیدم خونه
درو باز کردم...
۵.۰k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.