و شلیک به مغزی که دیگه کار نمیکنه

و شلیک به مغزی که دیگه کار نمیکنه
ات: fuck you man)(عربده)
ویو کوک
با عربده ای که ات کشید
کله اعضت وارد عمارت شدن
ته: چیشده؟
کوک: منم نمیدونم
بریم داخل
باچیزی که دیدم.......
بیا پایین






پایین تر






خندم گرف
(انتظار داری بگم یه سطل اب یخ روم خالی شد نه اینجا همچین چیزایی نیس)
پیشی: هق هق خیلی خری ات تو یه مفر رو کشتی
کوک: اخی بچه نمیدونه ات خیلی ادما رو کشته
پیشی: ات کیارو کشته
یونگی: هیچ کی قشنگم (چشم غره)
کوک: خب من از کجا میفهمیدم نمیدونه