رمان
رمان
مای ورلد
پارت 35
- ممنون
+نیاز به تشکر نیست میخواستم حالت خوب شه
در اتاق باز شد و شوگا اومد داخل که تهیونگ زود رفت عقب
& اینجا چخبره؟
- ها؟ هیچی...
& تهیونگ من به تو گفتم به ا/ت بگی بیاد شام بخوریم بعد خودت اومدی موندی اینجا؟
اوه... راس میگی...
& داشتین چیکار میکردین؟
هیچی...
& پس چرا نگفتی بهش؟
- اوپا... راجب درسم میگفتم
& واقعا؟ چرا نمیاین شام بخوریم؟
- داریم میایم
& باشه من رفتم زود بیاین
- باشه
باشه
شوگا رفت بیرون نفس عمیقی کشیدم و رفتم روی تختم نشستم تهیونگ اومد و پیشم نشست
ا/ت خوبی؟
- ا... اره فقط یکم ترسیدم
نترس چیزی ندید
- اوهوم درسته
بریم پایین؟
- اوم... باشه بریم
بلند شدم و از اتاق رفتم بیرون تهیونگ هم دنبالم اومد و رفتیم پایین و رفتیم تو اشپزخونه غذا اماده روی میز بود
& بیاین بشینین
- اوه خودت درستش کردی؟
مای ورلد
پارت 35
- ممنون
+نیاز به تشکر نیست میخواستم حالت خوب شه
در اتاق باز شد و شوگا اومد داخل که تهیونگ زود رفت عقب
& اینجا چخبره؟
- ها؟ هیچی...
& تهیونگ من به تو گفتم به ا/ت بگی بیاد شام بخوریم بعد خودت اومدی موندی اینجا؟
اوه... راس میگی...
& داشتین چیکار میکردین؟
هیچی...
& پس چرا نگفتی بهش؟
- اوپا... راجب درسم میگفتم
& واقعا؟ چرا نمیاین شام بخوریم؟
- داریم میایم
& باشه من رفتم زود بیاین
- باشه
باشه
شوگا رفت بیرون نفس عمیقی کشیدم و رفتم روی تختم نشستم تهیونگ اومد و پیشم نشست
ا/ت خوبی؟
- ا... اره فقط یکم ترسیدم
نترس چیزی ندید
- اوهوم درسته
بریم پایین؟
- اوم... باشه بریم
بلند شدم و از اتاق رفتم بیرون تهیونگ هم دنبالم اومد و رفتیم پایین و رفتیم تو اشپزخونه غذا اماده روی میز بود
& بیاین بشینین
- اوه خودت درستش کردی؟
۱۷.۷k
۲۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.