☆خون شیرین☆p1
توضیحی از طرف نویسنده= امم این داستان درباره ی دختری به نام یویی است که 17 سالشه و عاشق ساز زدن با ویالون است و اتفاقات عجیبی در زندگی و سرنوشتش میافتاد ، خو دیگه بیشتر از این توضیح نمیدم خودتون ماجرا رو ببینید🫡
یویی=اه سرم چه خواب مسخره ای🥱،این روزا خوابام مثل همن و تهش با (فروختن خودم) ختم میشه.
یویی= سلام مامان بابا کجاست؟
مادر= نمیدونم*با لحن عجیب*
همیشه همین طوریه ،احساس میکنم مادرم منو یه اضافی میبینه که مثل پدرم یه حرومزاده ی عوضی اشغال ولی من مثل پدرم نیستم.
خو بدون صبحانه خوردن پیاده به مدرسه میروم و قلدری کردن دخترا و پسرا برامم بخاطره اینکه همیشه هدفون تو گوشمه هم تمومی نداره.
آه چه جالب تولد 17 سالگیم افتضاح بود نه پدر و نه مادرم یادشون نمونده که امروز تولدمه چه غمگین،اه برام مهم نیس.
یکی از همکلاسی ها=هی یویی سلام امشب میای به پارتی خوش میگذره ها.
یویی=امم ببخ.....
یکی از همکلاسی ها=هی نگو که نمیای حتما باید بیای .
یویی=باوش
نمیدونم احساس میکنم این دختره قراره ازم سو استفاده کنه ولی حالا به اون پارتی کوفتی میرم💃🏻🍻
خو دامن و تیشرت و ژاکت و پوتینایه سیاهمو پوشیدم و رفتم.
واییییییییییی همه الکی خوش بودن و ویسکی شراب و آب جو میخوردن میپریدند تو استخر و بقیشو میدونین🤐
دختر رو دیدم و سلام کردم
دختره=هی سلام یویی بیا وسططط☺️🥃
یویی= اممم اوک ولی اسمت چیه؟
دختره=واو ینی تو اسم منو نمیدونی خو اوکی اسمم رایاس☺️
واو اون همون دخترس که موقعی که دخترا و پسرا برام قلدری میکردن یه جا وایمیستاد و نگا میکرد او راستی همه فقط نگا میکردن فک کنم دلش برام سوخته بهتره از اینجا برم از اینجا خوشم نمیاد
یه پسره=هی یویی بیااااا برقصیمممم
یویی= هی حرومی گمشو ولم کنننن
رایا=هی سایمون ولش کننن
تق *شکستن بطری شراب روی سر سایمون*
رایا=هییییی یوییییییی چیکار کردی؟؟؟!!!!!😨
یویی=م م.....متاسفم *نگا کردن به بطری شراب شکسته*
دویدن و از آنجا خارج شدن.🏃🏻♀️
درون یویی=هی یویی وایسا کجا میری؟
یویی=نمیدونم فقط میخوام از اونجا دور شم انقدر دور شم که صداهای مغزم خفه شن
* زدن به سر خود و داد زدن*
(خفه شوو)
من....مننن فقط میخوام یکم حس زنده بودن کنم چرا اینکارو میکنی تقصیر من نیسسسس...اااااهق هقق😢😭
هی دخترک باکی حرف میزنی؟
این چیه صداش یه جورایی .... امم چی چرا احساس میکنم داره میاد نزدیکم این چیه دیگه چرا خوابم گرفته چرا سرم سنگینی میکنه
یویی=هی بس کن چیکار میخوای کنی؟
غریبه=هییششششش فقط بخواب
یویی=هوففف پوفففف خوففف😴💤💤
غریبه= وای خدا چه ناز میخوابه این بشر
*نگاهای منحرفانه*🫦😊
آه دوباره سرم امممم من کجام چرا اخه؟
هااااااااااااههههههه😱
این کیه دیگه فک کنم بلند داد زدم
چرا آخ...آخههه. چرا
این کیه
چ...چ...چرا لخ😳ته
ولی یه بوی عجیبی میده بوی شیرین خون
وووییی موهاش خیلی نرمن🤩
غریبه=میخوای همین طوری بهم زل بزنی دست از سر موهام بر دار😐
یویی=اهههه م..معذرت میخوام ببخشیددد
درون غریبه=چرا این بشر انقد کاوایییه آخه
یویی=معذرت میخوام اسم شما چیه.؟
غریبه=چه زود خودمونی شدی😁
یویی= هههه نههه فقط نمیدونم چی صداتون بزنم؟😮💨
غریبه=شینو، میتونی شینو صدام کنی.
یویی= هی ببینم شینو به معنیه سایه نیس؟!
شینو=خو آره ولی اسمم و که خودم انتخاب نکردم اسمم زورکی انتخاب شده
یویی=اممم منطقیه و حالا چرا لخت خوابیدی؟😶
شینو=امم نمیدونم مگه وقتی میخوابن لخت نمیشن و یه شرتک نمیپوشن🙂⁉️
یویی=نمد فک کنم تو داهات شما اینطوریه😑
شینو=ها. پپپپپپ خخخخخخخ🤣🤣
یویی=هننن مگه چیزه خنده داری گفتم؟
شینو= هه نه به تو میخندم چون واقن خیلی کاواییی
*جلو اومدن*
یویی=ههههه ت..توو چرا داری میای نزدیک تر اممم
*دم گوشی صحبت کردن*
شینو=هیی سرخ شدی؟منکه کاری نکردم
*دوباره نگاهای منحرفانهههه*
*جلو آوردن صورت طرف به صورت خود*
شینو=واو صدای ضربان قلبت و میتونم از این فاصله بشنوم. صدای قشنگیه نه؟
یویی=امم هیییی برو اونور*کنار کشوندن*
*نفس نفس زدن*
شینو=هو هو هووو آروم باش باو شوخی کردم😆😄
یویی=............. *زل زدن*
*خنده های شینو ناپدید شد*
شینو=هی یه ربع دیگه بیا پایین صبحانه بخور.
یویی=ب.....با....باشه
درون یویی =چرا احساس میکنم قلبم داره از دهنم میاد بیرون
همون بوی خون شیرین چرا همچین بوی میده احساس میکنم بیشتر از لباش این بو میاد
تق تق تق *پایین آمدن از پله ها*
یویی=هوو چه بوی خوبی میاد
شینو= عه انقدر ینی دست پختم خوبه😋
یویی=بوش که خوبه باید ببینیم مزش چطوره🙂
شینو=صبحانه امادسسسسس.یویی=وایی چه پنکیک خشگل و چیبیه😍
منظور از چیبی به معنی بامزه
یویی=اه سرم چه خواب مسخره ای🥱،این روزا خوابام مثل همن و تهش با (فروختن خودم) ختم میشه.
یویی= سلام مامان بابا کجاست؟
مادر= نمیدونم*با لحن عجیب*
همیشه همین طوریه ،احساس میکنم مادرم منو یه اضافی میبینه که مثل پدرم یه حرومزاده ی عوضی اشغال ولی من مثل پدرم نیستم.
خو بدون صبحانه خوردن پیاده به مدرسه میروم و قلدری کردن دخترا و پسرا برامم بخاطره اینکه همیشه هدفون تو گوشمه هم تمومی نداره.
آه چه جالب تولد 17 سالگیم افتضاح بود نه پدر و نه مادرم یادشون نمونده که امروز تولدمه چه غمگین،اه برام مهم نیس.
یکی از همکلاسی ها=هی یویی سلام امشب میای به پارتی خوش میگذره ها.
یویی=امم ببخ.....
یکی از همکلاسی ها=هی نگو که نمیای حتما باید بیای .
یویی=باوش
نمیدونم احساس میکنم این دختره قراره ازم سو استفاده کنه ولی حالا به اون پارتی کوفتی میرم💃🏻🍻
خو دامن و تیشرت و ژاکت و پوتینایه سیاهمو پوشیدم و رفتم.
واییییییییییی همه الکی خوش بودن و ویسکی شراب و آب جو میخوردن میپریدند تو استخر و بقیشو میدونین🤐
دختر رو دیدم و سلام کردم
دختره=هی سلام یویی بیا وسططط☺️🥃
یویی= اممم اوک ولی اسمت چیه؟
دختره=واو ینی تو اسم منو نمیدونی خو اوکی اسمم رایاس☺️
واو اون همون دخترس که موقعی که دخترا و پسرا برام قلدری میکردن یه جا وایمیستاد و نگا میکرد او راستی همه فقط نگا میکردن فک کنم دلش برام سوخته بهتره از اینجا برم از اینجا خوشم نمیاد
یه پسره=هی یویی بیااااا برقصیمممم
یویی= هی حرومی گمشو ولم کنننن
رایا=هی سایمون ولش کننن
تق *شکستن بطری شراب روی سر سایمون*
رایا=هییییی یوییییییی چیکار کردی؟؟؟!!!!!😨
یویی=م م.....متاسفم *نگا کردن به بطری شراب شکسته*
دویدن و از آنجا خارج شدن.🏃🏻♀️
درون یویی=هی یویی وایسا کجا میری؟
یویی=نمیدونم فقط میخوام از اونجا دور شم انقدر دور شم که صداهای مغزم خفه شن
* زدن به سر خود و داد زدن*
(خفه شوو)
من....مننن فقط میخوام یکم حس زنده بودن کنم چرا اینکارو میکنی تقصیر من نیسسسس...اااااهق هقق😢😭
هی دخترک باکی حرف میزنی؟
این چیه صداش یه جورایی .... امم چی چرا احساس میکنم داره میاد نزدیکم این چیه دیگه چرا خوابم گرفته چرا سرم سنگینی میکنه
یویی=هی بس کن چیکار میخوای کنی؟
غریبه=هییششششش فقط بخواب
یویی=هوففف پوفففف خوففف😴💤💤
غریبه= وای خدا چه ناز میخوابه این بشر
*نگاهای منحرفانه*🫦😊
آه دوباره سرم امممم من کجام چرا اخه؟
هااااااااااااههههههه😱
این کیه دیگه فک کنم بلند داد زدم
چرا آخ...آخههه. چرا
این کیه
چ...چ...چرا لخ😳ته
ولی یه بوی عجیبی میده بوی شیرین خون
وووییی موهاش خیلی نرمن🤩
غریبه=میخوای همین طوری بهم زل بزنی دست از سر موهام بر دار😐
یویی=اهههه م..معذرت میخوام ببخشیددد
درون غریبه=چرا این بشر انقد کاوایییه آخه
یویی=معذرت میخوام اسم شما چیه.؟
غریبه=چه زود خودمونی شدی😁
یویی= هههه نههه فقط نمیدونم چی صداتون بزنم؟😮💨
غریبه=شینو، میتونی شینو صدام کنی.
یویی= هی ببینم شینو به معنیه سایه نیس؟!
شینو=خو آره ولی اسمم و که خودم انتخاب نکردم اسمم زورکی انتخاب شده
یویی=اممم منطقیه و حالا چرا لخت خوابیدی؟😶
شینو=امم نمیدونم مگه وقتی میخوابن لخت نمیشن و یه شرتک نمیپوشن🙂⁉️
یویی=نمد فک کنم تو داهات شما اینطوریه😑
شینو=ها. پپپپپپ خخخخخخخ🤣🤣
یویی=هننن مگه چیزه خنده داری گفتم؟
شینو= هه نه به تو میخندم چون واقن خیلی کاواییی
*جلو اومدن*
یویی=ههههه ت..توو چرا داری میای نزدیک تر اممم
*دم گوشی صحبت کردن*
شینو=هیی سرخ شدی؟منکه کاری نکردم
*دوباره نگاهای منحرفانهههه*
*جلو آوردن صورت طرف به صورت خود*
شینو=واو صدای ضربان قلبت و میتونم از این فاصله بشنوم. صدای قشنگیه نه؟
یویی=امم هیییی برو اونور*کنار کشوندن*
*نفس نفس زدن*
شینو=هو هو هووو آروم باش باو شوخی کردم😆😄
یویی=............. *زل زدن*
*خنده های شینو ناپدید شد*
شینو=هی یه ربع دیگه بیا پایین صبحانه بخور.
یویی=ب.....با....باشه
درون یویی =چرا احساس میکنم قلبم داره از دهنم میاد بیرون
همون بوی خون شیرین چرا همچین بوی میده احساس میکنم بیشتر از لباش این بو میاد
تق تق تق *پایین آمدن از پله ها*
یویی=هوو چه بوی خوبی میاد
شینو= عه انقدر ینی دست پختم خوبه😋
یویی=بوش که خوبه باید ببینیم مزش چطوره🙂
شینو=صبحانه امادسسسسس.یویی=وایی چه پنکیک خشگل و چیبیه😍
منظور از چیبی به معنی بامزه
۷.۹k
۰۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.