غـریـبــه مـن ───※ ·❆· ※─── p : ⁴
_کمکم کن
+چی
_(رفت و سوار ماشینش شد)
_بدو دیگه بیا حرکت کنیم
+چیکار میکنی
_لطفا فقط کمک کن از اینجا برم
+پیاده شو
_خواهش میکنم...توضیح میدم به کمک نیاز دارم فقط یکم از اینجا دور شم میرم پی کارم
+..........
_چیزی ازت کم نمیشه ....لطفااا
+(سوار ماشین شدو به راننده گفت) حرکت کن
_خیلییی ممنون
+چرا داری فرار میکنی
_نمیخوام باهاش ازدواج کنم
+چی با جونگ یون؟
_آره
+(خنده) ازش بعید نیست
_....ممنون
+ممنون نباش ازش خوشم نمیاد وگرنه بهت کمک نمیکردم
از ماشین پیاده شدم نمیدونستم کجا برم همینطور دور و برمو نگاه کردم اینجا دیگه کجاس اگه اون مرتیکه آدمارو بفرسته دنبالم چی ترسیدم و دوباره سوار ماشین شدم
+چیه چیشد
_میشه...
+دوباره ازم کمک نخواه
_خواهش میکنم...ببین مامانم منو به زور فرستاده با این مرتیکه پیر ازدواج کنم...با کمک تو فرار کردم و الانم نمیدونم اینجا کجاس...م..من فقط 15 سالمه هیچکدوم از شما ها رو نمیشناسم...نمیخوام با یه مرد پیر تو این سن ازدواج کنم
+خب من الان چیکار کنم
_یه شب بزار بمونم
+چی....چقد پررویی...اصلا چطور میتونی بهم اعتماد کنی شب میخوای خونم بمونی
_چاره دیگه ای ندارم...مجبورم خودم نمیخوام اینجوری شه یا باید بهت اعتماد کنم یا زن اون بشم
+..........
+چی
_(رفت و سوار ماشینش شد)
_بدو دیگه بیا حرکت کنیم
+چیکار میکنی
_لطفا فقط کمک کن از اینجا برم
+پیاده شو
_خواهش میکنم...توضیح میدم به کمک نیاز دارم فقط یکم از اینجا دور شم میرم پی کارم
+..........
_چیزی ازت کم نمیشه ....لطفااا
+(سوار ماشین شدو به راننده گفت) حرکت کن
_خیلییی ممنون
+چرا داری فرار میکنی
_نمیخوام باهاش ازدواج کنم
+چی با جونگ یون؟
_آره
+(خنده) ازش بعید نیست
_....ممنون
+ممنون نباش ازش خوشم نمیاد وگرنه بهت کمک نمیکردم
از ماشین پیاده شدم نمیدونستم کجا برم همینطور دور و برمو نگاه کردم اینجا دیگه کجاس اگه اون مرتیکه آدمارو بفرسته دنبالم چی ترسیدم و دوباره سوار ماشین شدم
+چیه چیشد
_میشه...
+دوباره ازم کمک نخواه
_خواهش میکنم...ببین مامانم منو به زور فرستاده با این مرتیکه پیر ازدواج کنم...با کمک تو فرار کردم و الانم نمیدونم اینجا کجاس...م..من فقط 15 سالمه هیچکدوم از شما ها رو نمیشناسم...نمیخوام با یه مرد پیر تو این سن ازدواج کنم
+خب من الان چیکار کنم
_یه شب بزار بمونم
+چی....چقد پررویی...اصلا چطور میتونی بهم اعتماد کنی شب میخوای خونم بمونی
_چاره دیگه ای ندارم...مجبورم خودم نمیخوام اینجوری شه یا باید بهت اعتماد کنم یا زن اون بشم
+..........
۱۷.۵k
۲۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.