سرنوشت اجتناب ناپذیر P28
خانواده هامون هم بعد از راهی کردن ما رفتن
خونمون هم یک واحد آپارتمانی ۳ خوابه بود که هدیه
خانواده هامون بود
با همون نگاه اول خونه به دلم نشست و رفتم تا برای
خودم اتاقی انتخاب کنم
اتاقی رو انتخاب کردم که تم سفید سورمه ای داشت و
بنظر اتاق مهمان میومد و تخت تک نفره ای کنار
پنجرش گذاشته شده بود
امروز صبح پدرم و مامان یوکی وسایالم رو به اتاق
خواب انتقال داده بودن پس رفتم تا لباسای راحتیم رو
52
بردارم و فردا بعد از استراحتم بقیه لباس هارو به کمد
دیواریه اتاقی که از امشب دیگه مال من بود بیارم
اتاقی که بنظر برای من و شوهوا بود هم تم بنفش
داشت و وسطش تخت دو نفره بزرگی بود و کمد های
بزرگ و جا داری داشت و آینه ی خوشگلی با میز
توالت کناری گذاشته شده بود
لوکاس_ تو میتونی اینجا بمونی من تو اتاق روبرویی
میمونم
اگه خواستی میتونیم جاهامونو عوض کنیم
شوهوا_
نه تخت بزرگ برای تو و بچه راحت تره ،
لوکاس_
۱۰ دقیقه دیگه بیا تو هال تا با هم صحبت کنیم
خونمون هم یک واحد آپارتمانی ۳ خوابه بود که هدیه
خانواده هامون بود
با همون نگاه اول خونه به دلم نشست و رفتم تا برای
خودم اتاقی انتخاب کنم
اتاقی رو انتخاب کردم که تم سفید سورمه ای داشت و
بنظر اتاق مهمان میومد و تخت تک نفره ای کنار
پنجرش گذاشته شده بود
امروز صبح پدرم و مامان یوکی وسایالم رو به اتاق
خواب انتقال داده بودن پس رفتم تا لباسای راحتیم رو
52
بردارم و فردا بعد از استراحتم بقیه لباس هارو به کمد
دیواریه اتاقی که از امشب دیگه مال من بود بیارم
اتاقی که بنظر برای من و شوهوا بود هم تم بنفش
داشت و وسطش تخت دو نفره بزرگی بود و کمد های
بزرگ و جا داری داشت و آینه ی خوشگلی با میز
توالت کناری گذاشته شده بود
لوکاس_ تو میتونی اینجا بمونی من تو اتاق روبرویی
میمونم
اگه خواستی میتونیم جاهامونو عوض کنیم
شوهوا_
نه تخت بزرگ برای تو و بچه راحت تره ،
لوکاس_
۱۰ دقیقه دیگه بیا تو هال تا با هم صحبت کنیم
۷۱۶
۲۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.