عشق تاریک ادامه پارت ۲۲
نشستم پیش ته کوک رفت
ته برگشت نگاهم کرد
ته : او توی چیزی لازم داشتی می گفتی خودم می آمدم باید استراحت کنی
۱/ت : چرا اینقدر باهات بدم اما بازم باهام مهربونی چرا
ته : چون دوست دارم نمیتونم ازت دل بکنم هرچقدر هم باهام بد باشی
۱/ت اشکاش سرازیر شد
۱/ت : ته منو ببخش همش بخاطر منه که تو اینطوری شدی کوک همه چیز بهم گفتم خواهش میکنم منو ببخش ی کاش هیچوقت با من آشنا نمیشدی من جز دردسر چیزی ندارم من باعث شدم تو اینطوری شدی از امروز هر کاری بخواد برات انجام میدم
ته : هی آروم باش من تورو مقصر نمیدونم تازه تو دردسر درست نمیکنی و از اینکه دوستی مقل تو دارم واقعا خوشحالم احساس میکنم از اول عمرم تا الان تورو میشناسم تو اولین نفری هستی که تونستی کیم تهیونگ مغرور آروم کنی و دلشو بدزدی
من فقط می خوام کنارم باشی چیز دیگی ازت نمی خوام
۱/ت : من هیچوقت نمیتونم خودمو ببخشم
ته : من بهت گفتم از دستت ناراحت نیستم پس دیگه خودتو بخاطر ی اتفاق ناراحت نکن
۱/ت ته بغل کرد ته داخل شک بود اونم دستش و روی کمر ا/ت گذاشت
۱/ت : بهت قول میدم تنهات نزار هیچ وقت
حتی اگه ازدواج کنی هنوز باید منو تحمل کنی
ته : خندید
۱/ت : خندیدم
ته : خندیدناتو دوس دارم
۱/ت : پوفف خنده های من کنار مال تو هیچه
ته : ن تو بهتر میخندی
۱/ت : باشه اما تو بهتر میخندی
ته نگاهش رفت سمت لبام
ته : اممم خب اجازی ی کاری بهم میدی
میدونستم چی می خواد اما می خواستم یکم اذیتش کنم
۱/ت : اول بگو چیه تا.......
نزاشت حرفمو کامل بزنم که لباشو گذاشت روی لبام
چند ثانیه بعد از لبام جدا شد
ته : اجرای این کارو می خوام بهم اجازه میدی
۱/ت : وقتی بوسیدیم بعدا اجازه می خوای
ته : خب تو گفتی چی منم گفتم خیلی کوتاه بوسیدم این
۱/ت : اهههی بس کن اینجا بیمارستانه الان یکی میبینمون
ته: خب اینجا هرکی درد داشته باشه میاد منم الان قلبم درد میکنه اههه قلبم
۱/ت : ترسیدم ته ته حالت خوبه
ته : ن باید دارومو بهم بدن
۱/ت داخل لباسشو جیب هاشو کشتم
۱/ت : اینجا خو دارو نیست
ته : یعنی هنوز نفهمیدی داروی من توی
دوباره طولانی لبامو بوسید
پایان بوسه
۱/ت : تو داخل همین ۵ دقیقه ۳ بار منو بوسیدی خب این به کنار داخل بیمارستان بوسیدیم اینم کنار اما حق نداشتی منو بترسونی
ته : خب منم فقط دارو می خواستم
۱/ت : راستی این یعنی چی من داروتم
ته : خب داروی آرامش بخشی
۱/ت : میدونی من خوب میتونم ی آمپول هم بشم البته اگه دلت بخواد
ته : خیلی خب باشه
۱/ت : هوا داره سرد میشه به کوک بگم بیاد ببرم داخل این احمق منو کول کرده بود
ته : خب منم کولت میکنم میبرمت
۱/ت : شما امروز چتون شده یعنی ویلچر به اون بزرگی نمی بینین
ته : میبینیم اما بغل کردن لحظت بخش تره
پایان
ته برگشت نگاهم کرد
ته : او توی چیزی لازم داشتی می گفتی خودم می آمدم باید استراحت کنی
۱/ت : چرا اینقدر باهات بدم اما بازم باهام مهربونی چرا
ته : چون دوست دارم نمیتونم ازت دل بکنم هرچقدر هم باهام بد باشی
۱/ت اشکاش سرازیر شد
۱/ت : ته منو ببخش همش بخاطر منه که تو اینطوری شدی کوک همه چیز بهم گفتم خواهش میکنم منو ببخش ی کاش هیچوقت با من آشنا نمیشدی من جز دردسر چیزی ندارم من باعث شدم تو اینطوری شدی از امروز هر کاری بخواد برات انجام میدم
ته : هی آروم باش من تورو مقصر نمیدونم تازه تو دردسر درست نمیکنی و از اینکه دوستی مقل تو دارم واقعا خوشحالم احساس میکنم از اول عمرم تا الان تورو میشناسم تو اولین نفری هستی که تونستی کیم تهیونگ مغرور آروم کنی و دلشو بدزدی
من فقط می خوام کنارم باشی چیز دیگی ازت نمی خوام
۱/ت : من هیچوقت نمیتونم خودمو ببخشم
ته : من بهت گفتم از دستت ناراحت نیستم پس دیگه خودتو بخاطر ی اتفاق ناراحت نکن
۱/ت ته بغل کرد ته داخل شک بود اونم دستش و روی کمر ا/ت گذاشت
۱/ت : بهت قول میدم تنهات نزار هیچ وقت
حتی اگه ازدواج کنی هنوز باید منو تحمل کنی
ته : خندید
۱/ت : خندیدم
ته : خندیدناتو دوس دارم
۱/ت : پوفف خنده های من کنار مال تو هیچه
ته : ن تو بهتر میخندی
۱/ت : باشه اما تو بهتر میخندی
ته نگاهش رفت سمت لبام
ته : اممم خب اجازی ی کاری بهم میدی
میدونستم چی می خواد اما می خواستم یکم اذیتش کنم
۱/ت : اول بگو چیه تا.......
نزاشت حرفمو کامل بزنم که لباشو گذاشت روی لبام
چند ثانیه بعد از لبام جدا شد
ته : اجرای این کارو می خوام بهم اجازه میدی
۱/ت : وقتی بوسیدیم بعدا اجازه می خوای
ته : خب تو گفتی چی منم گفتم خیلی کوتاه بوسیدم این
۱/ت : اهههی بس کن اینجا بیمارستانه الان یکی میبینمون
ته: خب اینجا هرکی درد داشته باشه میاد منم الان قلبم درد میکنه اههه قلبم
۱/ت : ترسیدم ته ته حالت خوبه
ته : ن باید دارومو بهم بدن
۱/ت داخل لباسشو جیب هاشو کشتم
۱/ت : اینجا خو دارو نیست
ته : یعنی هنوز نفهمیدی داروی من توی
دوباره طولانی لبامو بوسید
پایان بوسه
۱/ت : تو داخل همین ۵ دقیقه ۳ بار منو بوسیدی خب این به کنار داخل بیمارستان بوسیدیم اینم کنار اما حق نداشتی منو بترسونی
ته : خب منم فقط دارو می خواستم
۱/ت : راستی این یعنی چی من داروتم
ته : خب داروی آرامش بخشی
۱/ت : میدونی من خوب میتونم ی آمپول هم بشم البته اگه دلت بخواد
ته : خیلی خب باشه
۱/ت : هوا داره سرد میشه به کوک بگم بیاد ببرم داخل این احمق منو کول کرده بود
ته : خب منم کولت میکنم میبرمت
۱/ت : شما امروز چتون شده یعنی ویلچر به اون بزرگی نمی بینین
ته : میبینیم اما بغل کردن لحظت بخش تره
پایان
۴۷.۹k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.