پارت ۱۶
از زبان ات:
رفتیم خونه و هانا چون میخاست ما راحت باشیم رفت هتل من و تهیونگ هم همش مواظب میا بودیم و قربون صدقش میرفتیم
_اوممم ددی میگم حالا ک میا خوابش برد میای بریم استخر
+اوف داشت یادم میرفتا خیلی وقته به فاکت ندادم ات خانم
_پس بیا بریم ک منم دلم واسع قدیما خیلی تنگه
رفتیم استخر و چون استخر واسع خونمون بود و شخصی بود من حتی لباس زیر هم نپوشیدم
+آه فاک داری تحریکم میکنی بیب
اومد سمتم و لبام رو بوسید و همه جام رو لمس کرد داشتیم همینجوری به کارامون ادامه می‌دادیم که یدفعه من حس کردم یه چیزی داره ازم میاد بعد نگا کردم دیدم بله پریود شدم جیغ زدم و سریع دوییدم از استخر اومدم بیرون
+چته داشتم یه کاری میکردم لذت ببری چرا جیغ میزنی عین جن زده ها
_منم داشتم لذتشو می‌بردم ولی میبینی ک پریود شدم
سریع دوییدم رفتم از پله ها بالا و در رو باز کردم میاهم از خواب بیدار شده بود و رو مبل نشسته بود داشت تلویزیون نگاه میکرد و من رو با اون وضع دید تهیونگ هم همینطور اونم پشت من اومد بالا و میا جفتمون رو دید (بخدا این دوتا با این تربیت هاشون این بچه رو بگاع میدن😂) رفتم تو اتاق و میا هیچی نگفت منم بهش هیچی نگفتم حالا خدا رحم کرد تهیونگ حوله داشت و پایین تنش رو پوشونده بود😂 رفتیم بشینیم شام بخوریم
+میگم ات پس دوستت هانا کجا رفت؟؟
_گفتش واسه اینکه ما راحت باشیم میره هتل
+ببین چقد درکش بالاست مث تو نیست
_چیه نکنه روش کراشی
+اتفاقا یه نفر دیگه روش کراشه میخاستم بهت بگم
_خب بگو
+حالا بعدا راجبش صحبت میکنیم. خب میا کوچولوی بابا دهنت رو باز کن هواپیما داره میاد (چقد مارو تو بچگی ایسگا کردن با این هواپیما😂)
٪آاااا (مثلا باز کرد دهنشو😂)
............
رفتیم خونه و هانا چون میخاست ما راحت باشیم رفت هتل من و تهیونگ هم همش مواظب میا بودیم و قربون صدقش میرفتیم
_اوممم ددی میگم حالا ک میا خوابش برد میای بریم استخر
+اوف داشت یادم میرفتا خیلی وقته به فاکت ندادم ات خانم
_پس بیا بریم ک منم دلم واسع قدیما خیلی تنگه
رفتیم استخر و چون استخر واسع خونمون بود و شخصی بود من حتی لباس زیر هم نپوشیدم
+آه فاک داری تحریکم میکنی بیب
اومد سمتم و لبام رو بوسید و همه جام رو لمس کرد داشتیم همینجوری به کارامون ادامه می‌دادیم که یدفعه من حس کردم یه چیزی داره ازم میاد بعد نگا کردم دیدم بله پریود شدم جیغ زدم و سریع دوییدم از استخر اومدم بیرون
+چته داشتم یه کاری میکردم لذت ببری چرا جیغ میزنی عین جن زده ها
_منم داشتم لذتشو می‌بردم ولی میبینی ک پریود شدم
سریع دوییدم رفتم از پله ها بالا و در رو باز کردم میاهم از خواب بیدار شده بود و رو مبل نشسته بود داشت تلویزیون نگاه میکرد و من رو با اون وضع دید تهیونگ هم همینطور اونم پشت من اومد بالا و میا جفتمون رو دید (بخدا این دوتا با این تربیت هاشون این بچه رو بگاع میدن😂) رفتم تو اتاق و میا هیچی نگفت منم بهش هیچی نگفتم حالا خدا رحم کرد تهیونگ حوله داشت و پایین تنش رو پوشونده بود😂 رفتیم بشینیم شام بخوریم
+میگم ات پس دوستت هانا کجا رفت؟؟
_گفتش واسه اینکه ما راحت باشیم میره هتل
+ببین چقد درکش بالاست مث تو نیست
_چیه نکنه روش کراشی
+اتفاقا یه نفر دیگه روش کراشه میخاستم بهت بگم
_خب بگو
+حالا بعدا راجبش صحبت میکنیم. خب میا کوچولوی بابا دهنت رو باز کن هواپیما داره میاد (چقد مارو تو بچگی ایسگا کردن با این هواپیما😂)
٪آاااا (مثلا باز کرد دهنشو😂)
............
۱۲.۵k
۰۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.