عشق در شرکت p34
فردا صبح
با صدای جمین از خواب بیدار شدم
+پاشو چقدر میخابی
×وای ولم کن میخام بخوابم
+بسته به اندازه کافی خوابیدی ساعت۱۱شده
×امروز شنبه س تعطیله
+چه ربطی داره پاشو
×اوفففف باشه
ا/ت
پاشدم رفتم کارای لازم کردم رفتم دیدم جیمن صبحانه درست کرده
×چه اجب یه چی درست کردی شما
+خیلی خوب مزه نریز بشین بخور
×باشه مرسی
ا/ت
بعد صبحانه رفتم اتاقم دیدم شوگا پیام داده
_سلام خوبی
×سلام مرسی خوبم تو چی
_منم خوبم امروز وقت خالی داری بیرم بیرون
×مممم اره فکر کنم ساعت چند
_ساعت ۴خوبه
×اره خوبه پس فعلا میبینمت
_منم میبینمت فعلا
ا/ت
به ساعت یه نگاه کردم ساعت۱ بود هنوز خیلی وقت داشتم تصمیم گرفتم یه فیلم ببینم
شوگا
به ا/ت پیام دادم که بریم بیرون قرار ازش بخوام که ازدواج کنیم میخام با پدرم حرف بزنم رفتم جلو در اتاق کارش در زدم جواب داد
~بله کیه
_منم پدر
~بیا تو کاری داشتی
_خوب راستش میخام درباره یه مسئله ای صحبت کنم
~اووو باشه بگو
_من از یه دختره خوشم امده
~چی واقعاً
_بله
~کی هست میشناسمش
_خوب راه اون... اون.....ا/ت هست
~چیییی
با صدای جمین از خواب بیدار شدم
+پاشو چقدر میخابی
×وای ولم کن میخام بخوابم
+بسته به اندازه کافی خوابیدی ساعت۱۱شده
×امروز شنبه س تعطیله
+چه ربطی داره پاشو
×اوفففف باشه
ا/ت
پاشدم رفتم کارای لازم کردم رفتم دیدم جیمن صبحانه درست کرده
×چه اجب یه چی درست کردی شما
+خیلی خوب مزه نریز بشین بخور
×باشه مرسی
ا/ت
بعد صبحانه رفتم اتاقم دیدم شوگا پیام داده
_سلام خوبی
×سلام مرسی خوبم تو چی
_منم خوبم امروز وقت خالی داری بیرم بیرون
×مممم اره فکر کنم ساعت چند
_ساعت ۴خوبه
×اره خوبه پس فعلا میبینمت
_منم میبینمت فعلا
ا/ت
به ساعت یه نگاه کردم ساعت۱ بود هنوز خیلی وقت داشتم تصمیم گرفتم یه فیلم ببینم
شوگا
به ا/ت پیام دادم که بریم بیرون قرار ازش بخوام که ازدواج کنیم میخام با پدرم حرف بزنم رفتم جلو در اتاق کارش در زدم جواب داد
~بله کیه
_منم پدر
~بیا تو کاری داشتی
_خوب راستش میخام درباره یه مسئله ای صحبت کنم
~اووو باشه بگو
_من از یه دختره خوشم امده
~چی واقعاً
_بله
~کی هست میشناسمش
_خوب راه اون... اون.....ا/ت هست
~چیییی
۶.۳k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.