Part ۱۹
Part ۱۹
آیدل من بخشی از وجودم
My idol is a part of me
لینو اومد و توی روت وایساد و لب باز کرد
لینو :تو چطور ممکنه امکان نداره؟
آت :به جادو اعتقاد داری
لینو دیگه زبونش بند اومده
آت :اون جادو جادوی انتقامه
آت پوزخندی زد و به طرف میزش رفت و نشست استاد به لینو گفت بشینه همه برگشتن سر جاهاشون که استاد لب باز کرد
سونگ جونگ کی :خوب امروز یک دانش آموز جدید داریم یونجون بیا و خودت رو معرفی کن
یک پسره کراش وارد شد تو اصلا بهش نگاه هم نکردی اصلا برات مهم نبود همچنین بقیه چون شوک بزرگی بود این انتقام آت راهش به کجا کشیده میکشد هیچکس نمیدونه
یونجون :سلام من یونجون هستم امیدوارم دوستای خوبی برای هم باشیم
سونگ جونگ کی :یونجون دوست داری کجا بشینی
به تویی که اصلا نگاهش نکردی و اصلا حواست بهش نبود نگاهی کرد و گفت
یونجون :آونجا خالیه من اونجا میشینم
آهوم گفت و زنگ خورد بعد از کلاس گوشیت رو ور داشتی و به سمت بوفه رفتی خواستی وارد سی که پشمون شدی یادت اومد به لینو اینجا اطراف کرده بودی لبخند تلخی زدی و به داخل رفتی همه اونجا بودن و داشتن با نگاهت میخوردنشون تویی که از چیزای تلخ متنفر بودی قهوه سفارش دادی و به سمت کلاس رفتی سمت کلاس زنگ خورد و همه برگشتن توهم هنوز قهوه روی میز بود دو ماه رژیم تمام سخت بود اونم برای شخصی مثل تو با بیاد آوردن لیا که کنار لینو نشسته بود پاشدی همه بهت نگاه کردن به سمت میز لینو رفتی همه عقب رفتن هاک چاکلت روی میز رو ورداشتی و روش خالی کردی جیغ کشید ولی مگه مهم بود تو هم درد کشیدی آنو بلند کردی و زدیش اونقدر که خود لینو جلوت رو گرفت وقتی بلند شدی گوشه ی لبت پاره شده بود لینو که روبه روت بود سیلی محکمی بهش زدی و گفتی و....
(این داستان ادامه دارد و....)
توجه :این داستان بر اساس شیطان من نوشته شده است و این شخصیت و افراد خود شما هستین و فقط در تیزر فیک از اون اشخاص استفاده شده ممنون که تا اینجا تماشا کردین بریم برای پارت بعد 🖤
اگر دیدی خبری ازم نیست یعنی مسدود شدم و اینجا ادامه میدم
آیدی:@yuibfgvdswdfhvjt1234566789
آیدل من بخشی از وجودم
My idol is a part of me
لینو اومد و توی روت وایساد و لب باز کرد
لینو :تو چطور ممکنه امکان نداره؟
آت :به جادو اعتقاد داری
لینو دیگه زبونش بند اومده
آت :اون جادو جادوی انتقامه
آت پوزخندی زد و به طرف میزش رفت و نشست استاد به لینو گفت بشینه همه برگشتن سر جاهاشون که استاد لب باز کرد
سونگ جونگ کی :خوب امروز یک دانش آموز جدید داریم یونجون بیا و خودت رو معرفی کن
یک پسره کراش وارد شد تو اصلا بهش نگاه هم نکردی اصلا برات مهم نبود همچنین بقیه چون شوک بزرگی بود این انتقام آت راهش به کجا کشیده میکشد هیچکس نمیدونه
یونجون :سلام من یونجون هستم امیدوارم دوستای خوبی برای هم باشیم
سونگ جونگ کی :یونجون دوست داری کجا بشینی
به تویی که اصلا نگاهش نکردی و اصلا حواست بهش نبود نگاهی کرد و گفت
یونجون :آونجا خالیه من اونجا میشینم
آهوم گفت و زنگ خورد بعد از کلاس گوشیت رو ور داشتی و به سمت بوفه رفتی خواستی وارد سی که پشمون شدی یادت اومد به لینو اینجا اطراف کرده بودی لبخند تلخی زدی و به داخل رفتی همه اونجا بودن و داشتن با نگاهت میخوردنشون تویی که از چیزای تلخ متنفر بودی قهوه سفارش دادی و به سمت کلاس رفتی سمت کلاس زنگ خورد و همه برگشتن توهم هنوز قهوه روی میز بود دو ماه رژیم تمام سخت بود اونم برای شخصی مثل تو با بیاد آوردن لیا که کنار لینو نشسته بود پاشدی همه بهت نگاه کردن به سمت میز لینو رفتی همه عقب رفتن هاک چاکلت روی میز رو ورداشتی و روش خالی کردی جیغ کشید ولی مگه مهم بود تو هم درد کشیدی آنو بلند کردی و زدیش اونقدر که خود لینو جلوت رو گرفت وقتی بلند شدی گوشه ی لبت پاره شده بود لینو که روبه روت بود سیلی محکمی بهش زدی و گفتی و....
(این داستان ادامه دارد و....)
توجه :این داستان بر اساس شیطان من نوشته شده است و این شخصیت و افراد خود شما هستین و فقط در تیزر فیک از اون اشخاص استفاده شده ممنون که تا اینجا تماشا کردین بریم برای پارت بعد 🖤
اگر دیدی خبری ازم نیست یعنی مسدود شدم و اینجا ادامه میدم
آیدی:@yuibfgvdswdfhvjt1234566789
۳.۴k
۲۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.