وقتی ازش ضربه خوردی ❦پارت𝟏𝟎❦
ا.ت=خیلی خوبه اینقدر بیخیالی مگه نه ؟
یونگی=اومممم ،اره بگی نگی
ا.ت=خوبه ،منم درسم در حدی هست که بتونم تو امتحانا نمره خوب بیارم
یونگی=اومم ،خوبه
ا.ت=بنظر خیلی عصبی میای ها
یونگی=همیشه اینطوریم مشکلی داری ؟
ا.ت=نه ..........
همینطوری سکوت بود که تصمیم گرفتم سکوت رو بشکنم .
ا.ت=چرا از آمریکا برگشتی ؟
یونگی=یاااا چقد حرف میزنی
ا.ت=جوابمو بدی دیگه حرف نمیزنم
یونگی=بخاطر کار بابام ،هی میریم کره و هی میریم آمریکا ولی چند سالی بود که نیومده بودیم کره و بلاخره الان برگشتیم .
الان هم اگر جنابعالی اجازه بدی میخوام
کپه ی مرگم رو بزارم .
ا.ت=باشه بگیر بکپ
بدون اینکه چیزی بگه دوباره چشاشو بست و خوابید .
یونگی=من از خودم گفتم بنظرت نباید توهم از خودت بگی ؟
ا.ت=مگه نمیخواستی بخوابی ؟
یونگی=گرمه خوابم نمیبره
ا.ت=خب .....من ا.تم و مادرم ولم کرده رفته آمریکا و پدرم هم زن داره و من تنها زندگی میکنم و به تازگی شروع کردم به قرار گذاشتن با دوستم که اسمش کوکه .
یونگی=همون که تو کلاس بود ؟
ا.ت=آره ،میشناسیش ؟
یونگی=اومممممم ،نه
ا.ت=پس چرا فکر کردی
یونگی=خیلی گیری ها خب نمیشناسم
ا.ت=خیلی زود جوش میاری ها
یونگی=همینه که هست
ا.ت=ایششش
یونگی=اینقدر ایش ایش نکن دو دقیقه ساکت باش
ا.ت=مگه وقتی من تو کلاس گفتم ساکت باش تو ساکت شدی که من الان ایش ایش نکنم ؟
یونگی=یعنی من در برابر تو کم میارم
ا.ت=فقط تو نیستی که این حرفو میزنی
یونگی پوزخندی زد که گفتم
ا.ت=شماره تو بهم میدی ؟
یونگی=واسه چی ؟
ا.ت=میخوام بخورمت ،خو مسخره آدم
شماره ی همکلاسیشو میگیره دیگه .
یونگی=مگه شماره بقیه رو نداری ؟مال منو میخوای چیکار ؟
ا.ت=نه با کسی جز کوک دوست نیستم
یونگی=اوه اوه مشکل هم که داری ،وگرنه چرا هیچکس باهات دوست نمیشه ؟
ا.ت=خیلی بی ادب و گستاخی ،من فقط نمیتونم خیلی خوب ارتباط برقرار کنم و تو اولین نفر بعد از کوک هستی که اینارو بهت میگم
یونگی=از این به بعد نگو
ا.ت=منو باش خوشحال بودم دوست پیدا کردم .
یونگی=خیلی خوب گوشیتو بده
گوشیمو بهش دادم و شمارشو زد و یه تک زنگ به گوشی خودش زد .
ا.ت=مرسی ،الانه که زنگ بخوره
یونگی=خوبه
زنگ خورد که از روی صندلی بلند شدم و راه افتادم سمت کلاس ،یونگی هم پشت سرم راه افتاد .
ا.ت=من میخوام برم از استاد عذر خواهی کنم تو هم میای ؟
یونگی=نه من میخوام برم کتابمو از رو میز بردارم یادم رفت .
ا.ت=ایگو ،خب بیا بریم شاید راضی شد
یونگی=صد سال سیاه راضی نشه
داشتیم کل کل میکردیم که ...
یونگی=اومممم ،اره بگی نگی
ا.ت=خوبه ،منم درسم در حدی هست که بتونم تو امتحانا نمره خوب بیارم
یونگی=اومم ،خوبه
ا.ت=بنظر خیلی عصبی میای ها
یونگی=همیشه اینطوریم مشکلی داری ؟
ا.ت=نه ..........
همینطوری سکوت بود که تصمیم گرفتم سکوت رو بشکنم .
ا.ت=چرا از آمریکا برگشتی ؟
یونگی=یاااا چقد حرف میزنی
ا.ت=جوابمو بدی دیگه حرف نمیزنم
یونگی=بخاطر کار بابام ،هی میریم کره و هی میریم آمریکا ولی چند سالی بود که نیومده بودیم کره و بلاخره الان برگشتیم .
الان هم اگر جنابعالی اجازه بدی میخوام
کپه ی مرگم رو بزارم .
ا.ت=باشه بگیر بکپ
بدون اینکه چیزی بگه دوباره چشاشو بست و خوابید .
یونگی=من از خودم گفتم بنظرت نباید توهم از خودت بگی ؟
ا.ت=مگه نمیخواستی بخوابی ؟
یونگی=گرمه خوابم نمیبره
ا.ت=خب .....من ا.تم و مادرم ولم کرده رفته آمریکا و پدرم هم زن داره و من تنها زندگی میکنم و به تازگی شروع کردم به قرار گذاشتن با دوستم که اسمش کوکه .
یونگی=همون که تو کلاس بود ؟
ا.ت=آره ،میشناسیش ؟
یونگی=اومممممم ،نه
ا.ت=پس چرا فکر کردی
یونگی=خیلی گیری ها خب نمیشناسم
ا.ت=خیلی زود جوش میاری ها
یونگی=همینه که هست
ا.ت=ایششش
یونگی=اینقدر ایش ایش نکن دو دقیقه ساکت باش
ا.ت=مگه وقتی من تو کلاس گفتم ساکت باش تو ساکت شدی که من الان ایش ایش نکنم ؟
یونگی=یعنی من در برابر تو کم میارم
ا.ت=فقط تو نیستی که این حرفو میزنی
یونگی پوزخندی زد که گفتم
ا.ت=شماره تو بهم میدی ؟
یونگی=واسه چی ؟
ا.ت=میخوام بخورمت ،خو مسخره آدم
شماره ی همکلاسیشو میگیره دیگه .
یونگی=مگه شماره بقیه رو نداری ؟مال منو میخوای چیکار ؟
ا.ت=نه با کسی جز کوک دوست نیستم
یونگی=اوه اوه مشکل هم که داری ،وگرنه چرا هیچکس باهات دوست نمیشه ؟
ا.ت=خیلی بی ادب و گستاخی ،من فقط نمیتونم خیلی خوب ارتباط برقرار کنم و تو اولین نفر بعد از کوک هستی که اینارو بهت میگم
یونگی=از این به بعد نگو
ا.ت=منو باش خوشحال بودم دوست پیدا کردم .
یونگی=خیلی خوب گوشیتو بده
گوشیمو بهش دادم و شمارشو زد و یه تک زنگ به گوشی خودش زد .
ا.ت=مرسی ،الانه که زنگ بخوره
یونگی=خوبه
زنگ خورد که از روی صندلی بلند شدم و راه افتادم سمت کلاس ،یونگی هم پشت سرم راه افتاد .
ا.ت=من میخوام برم از استاد عذر خواهی کنم تو هم میای ؟
یونگی=نه من میخوام برم کتابمو از رو میز بردارم یادم رفت .
ا.ت=ایگو ،خب بیا بریم شاید راضی شد
یونگی=صد سال سیاه راضی نشه
داشتیم کل کل میکردیم که ...
۴۵.۱k
۲۱ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.