تو مال منی
ساعت ۸
ا. ت ویو
وارد بار شدیم بوی الکل خفم داشت میکرد ولی سریع اوکی شدم دخترارو میدیدم که به پسرا میچسبیدن و براشون عشوه میان عوق حال بهم زنا
با مونا نشستیم مو ویسکی سفارش دادیم
این روزا حالم زیاد خوب نی بخاطر همین زیاد خوردم
۳۰مین بعد
خیلی خوردم مست مست بودم مونا هم مست بود و به ی پسری چسبیده بود
میخواستم برم جداشون کنم که به ی کسی خوردم
شوگا ویو
داشتم میرفتم شراب بگیرم که ی دختر بهم خود معلوم بود مسته اوففف عجب هیکلی هم داشت با ی نگا ادم تحریک میشه برای امشب میخوامش
شوگا. حالت خوبه لیدی
ا. ت به من نگو لیدی مرتیکه)(با حالت مستی)
ی نگا به کوک انداختم دیدم با ی دختر سرگرمه
شوگا. اینجوری نگو بیب بیا بریم بالا تا حالت خوب شه
چیزی نگفت به راید بقلش کردم و بردمش بالا
ا. ت و ولم کن هی میگم ولم کن
ا. ت ویو
بردتم تو ی اتاق و گذاشتم توی تخت و بهم ی لیوان اب داد
خوردمش دیدم دستشو گذاشته روی رون پام تا میخواستم چیزی بگم....
شرط.. ۱۲ تا لایک
ا. ت ویو
وارد بار شدیم بوی الکل خفم داشت میکرد ولی سریع اوکی شدم دخترارو میدیدم که به پسرا میچسبیدن و براشون عشوه میان عوق حال بهم زنا
با مونا نشستیم مو ویسکی سفارش دادیم
این روزا حالم زیاد خوب نی بخاطر همین زیاد خوردم
۳۰مین بعد
خیلی خوردم مست مست بودم مونا هم مست بود و به ی پسری چسبیده بود
میخواستم برم جداشون کنم که به ی کسی خوردم
شوگا ویو
داشتم میرفتم شراب بگیرم که ی دختر بهم خود معلوم بود مسته اوففف عجب هیکلی هم داشت با ی نگا ادم تحریک میشه برای امشب میخوامش
شوگا. حالت خوبه لیدی
ا. ت به من نگو لیدی مرتیکه)(با حالت مستی)
ی نگا به کوک انداختم دیدم با ی دختر سرگرمه
شوگا. اینجوری نگو بیب بیا بریم بالا تا حالت خوب شه
چیزی نگفت به راید بقلش کردم و بردمش بالا
ا. ت و ولم کن هی میگم ولم کن
ا. ت ویو
بردتم تو ی اتاق و گذاشتم توی تخت و بهم ی لیوان اب داد
خوردمش دیدم دستشو گذاشته روی رون پام تا میخواستم چیزی بگم....
شرط.. ۱۲ تا لایک
۲.۰k
۱۵ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.