فیک جیمین
ازدواج اجباری
پارت ۳۰
ویو ا.ت
جیمین من و برد و گذاشت خونه .. یه ساعت دیگه هم رفت دنبال یونا ...
زنگ درو زدن رفتم و درو باز کردم..
یونا: مامانیییی
یونا پرید بغلم..
ا.ت: سلام قشنگم.. مدرسه خوش گذشت؟
یونا: اومم اله .. بد نبود
ا.ت: خوبه ..پس برو سریع لباساتو عوض کن و بیا نهار .. افرین
یونا: چش
یونا رفت ...
جیمین: حالت خوبه؟
ا.ت: ها؟..اره ..خوبم... فک کنم
جیمین: چاگی نگران نباش .. درست میشه
ا.ت: هوفف .. میرم میزو بچینم ..
جیمین : الان میام کمکت
با جیمین میزو چیدیم و یونا رو صدا کردم غذا خوریم .. ظرفا رد جمع کردم و با جیمین شستم ( محض اطلاع امروز جیمین به خاطر ا.ت نرف سر کار )
رفتیم تو حال ... من جیمین روی مبل نشسته بودیم و جیمین دستش دور گردنم بود .. یونا رو زمین داشت مشقاشو مینوشت..
ا.ت: قشنگ مامان ..مشقات کی تموم میشه؟
یونا: ام... وایساا.......... تموم شودد هولاا😃
ا.ت: افرین حالا بیا بشین ببینم میخوام یچیزی بهت بگم...
یونا اومد و نشست پیشمون
یونا: چی ؟
ا.ت: امم نظرت راجب یه بچه کوچولو چیه؟
یونا : ازشون متنفرم😐
ا.ت: چرا؟
یونا: خ..خب خیلی رو مخن بدم میاد ازشون... وایسا هییییییی نگو که.. 😠 پس به خاطر همین بود نمیزاشتی هفته پیش پیشه بابایی بخوابم... داشتین بچه درست میکردینننن
جیمین: هاااا؟؟؟ ت..تو از کجا..😳
یونا: چیه خب .. نصفه شب تشنم شود رفتم اب بخورم صدای مامانی رو شنیدم داره هی میگه تند تر تند تر درتونم یزره باز بود 😁 منم دیدم
تو بهت بودم .. نمیدونستم چی بگم...
ا.ت: خ.خب همونطور که درست حدس زده بودی یه نی نی کوشولو قراره بهمون اضافه بشهه
یونا: 😠😠🥺🥺نهههه نمیخواممممم ( جیغ بنفش )
جیمین : یونا..
یونا: نهه چرااااااا من کفتممم از بچه متنفرممممم حالا شما داریدددد یه بچه برا منن میاریدددشما از من بدتون میادددد ( گریه و جیغ )
ا.ت: ما خیلیم دوست داریم
یونا : اگه دوستم دارید اونو بکشیدد😭😠
ا.ت : مگه میشه؟ همونطور که تورم دوست دارین اونم دوست دارید
یونا : جیغغغغغغ نمیخواممم😭
جیمین صبرش تموم شد و فریاد زد : یونا خفه شو نمیشه که چون تو میگی ما یه بچه رو بکشیم .. همونطور که تورم دوست داریم اونم دوست داریم برو تو اتاقت😠😠
یونا : هه باشه اصن من میرم پیش مامانیم😭 ( مامان جیمین )
......................
🍓توت فرنگی🍓 های گشنگمممم سیلااممم خوبیددد؟؟
شرطا : ۲۵ لایک ۲۵ کام ... ملسسسیییییییی توت فرنگیاااا🍓🍓🍓💙💙💙💚💚💚💚💜💜💜💛💛💛🤍🤍🤍
پارت ۳۰
ویو ا.ت
جیمین من و برد و گذاشت خونه .. یه ساعت دیگه هم رفت دنبال یونا ...
زنگ درو زدن رفتم و درو باز کردم..
یونا: مامانیییی
یونا پرید بغلم..
ا.ت: سلام قشنگم.. مدرسه خوش گذشت؟
یونا: اومم اله .. بد نبود
ا.ت: خوبه ..پس برو سریع لباساتو عوض کن و بیا نهار .. افرین
یونا: چش
یونا رفت ...
جیمین: حالت خوبه؟
ا.ت: ها؟..اره ..خوبم... فک کنم
جیمین: چاگی نگران نباش .. درست میشه
ا.ت: هوفف .. میرم میزو بچینم ..
جیمین : الان میام کمکت
با جیمین میزو چیدیم و یونا رو صدا کردم غذا خوریم .. ظرفا رد جمع کردم و با جیمین شستم ( محض اطلاع امروز جیمین به خاطر ا.ت نرف سر کار )
رفتیم تو حال ... من جیمین روی مبل نشسته بودیم و جیمین دستش دور گردنم بود .. یونا رو زمین داشت مشقاشو مینوشت..
ا.ت: قشنگ مامان ..مشقات کی تموم میشه؟
یونا: ام... وایساا.......... تموم شودد هولاا😃
ا.ت: افرین حالا بیا بشین ببینم میخوام یچیزی بهت بگم...
یونا اومد و نشست پیشمون
یونا: چی ؟
ا.ت: امم نظرت راجب یه بچه کوچولو چیه؟
یونا : ازشون متنفرم😐
ا.ت: چرا؟
یونا: خ..خب خیلی رو مخن بدم میاد ازشون... وایسا هییییییی نگو که.. 😠 پس به خاطر همین بود نمیزاشتی هفته پیش پیشه بابایی بخوابم... داشتین بچه درست میکردینننن
جیمین: هاااا؟؟؟ ت..تو از کجا..😳
یونا: چیه خب .. نصفه شب تشنم شود رفتم اب بخورم صدای مامانی رو شنیدم داره هی میگه تند تر تند تر درتونم یزره باز بود 😁 منم دیدم
تو بهت بودم .. نمیدونستم چی بگم...
ا.ت: خ.خب همونطور که درست حدس زده بودی یه نی نی کوشولو قراره بهمون اضافه بشهه
یونا: 😠😠🥺🥺نهههه نمیخواممممم ( جیغ بنفش )
جیمین : یونا..
یونا: نهه چرااااااا من کفتممم از بچه متنفرممممم حالا شما داریدددد یه بچه برا منن میاریدددشما از من بدتون میادددد ( گریه و جیغ )
ا.ت: ما خیلیم دوست داریم
یونا : اگه دوستم دارید اونو بکشیدد😭😠
ا.ت : مگه میشه؟ همونطور که تورم دوست دارین اونم دوست دارید
یونا : جیغغغغغغ نمیخواممم😭
جیمین صبرش تموم شد و فریاد زد : یونا خفه شو نمیشه که چون تو میگی ما یه بچه رو بکشیم .. همونطور که تورم دوست داریم اونم دوست داریم برو تو اتاقت😠😠
یونا : هه باشه اصن من میرم پیش مامانیم😭 ( مامان جیمین )
......................
🍓توت فرنگی🍓 های گشنگمممم سیلااممم خوبیددد؟؟
شرطا : ۲۵ لایک ۲۵ کام ... ملسسسیییییییی توت فرنگیاااا🍓🍓🍓💙💙💙💚💚💚💚💜💜💜💛💛💛🤍🤍🤍
۱۹.۱k
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.