دیگر به راستی می دانم درد یعنی چه. درد به معنی کتک خوردن
دیگر بهراستی می دانم درد یعنی چه. درد به معنی کتک خوردن تا حد بیهوش شدن نبود. درد بریدن پا بر اثر یک تکه شیشه و بخیه زدن در داروخانه نبود. درد یعنی چیزی که دل انسان را درهم میشکند و انسان ناگزیر است با آن بمیرد بدون آنکه بتواند رازش را با کسی در میان بگذارد؛ دردی که انسان را بدون نیروی دست و پاها و سر باقی میگذارد و انسان حتی قدرت آن را ندارد که سرش را روی بالش حرکت دهد...
- "ما" را رسم کن! اکنون "درد" کشیدهای
- "ما" را رسم کن! اکنون "درد" کشیدهای
۱۴.۹k
۰۳ اسفند ۱۴۰۰