زیباترین جوجه
گرفت و ون رو به خودش چسبوند و طولانی لبش رو لب جیمین بود جوری که دیگه نفساشون تموم شده بود جدا شدن
بعد یونگی جیمین رو بلند کرد و گذاشت رو میزد و دکمه های لباس جیمین رو باز کرد آروم آروم پیش رفت و برای جیمین مارک میذاشت و آروم انجام میداد و جیمین فک میکرد همیشه اینجوری آرومه
(هع بدبخت خبر نداره بدا قراره پاره شع)
(قبلا گفتم بازم میگم همش فیکهههه و الکیههههه و واقعی نیسسسسس)
جیمین:اوممم....همه جامو مارک گذاشتی بس نیس(خنده)
یونگی:طعمتو دوسدارم بیبی بوی
جیمین دوباره لبشو گذاشت رو لب یونگی و با این کارش باعث شده بود یونگی واقاااا عاشقش بشه
چند هفته بعد
یونگی نشسته بود و گوشی میدید که جیمین رفت جلو و یه بوسه کوتاه رو لب یونگی گذاشت و وقتی خواست بلند بشع و بره یونگی دستشو گرفت و انداخت کنار خودش و با حالتی بم گفت
یونگی:منو از خود بیخود میکنی بیبی بوی
جیمین: واقا؟پس نشونم بده چجوری از خو بیخودی کردم
یونگی: خودت خواستی(نیشخند)
بعد لباشو و گذاشت رو لبای جیمین و وحشیانه مک میزد و جیمین تقلا میکرد جدا شع چون درد داشت دیگه نفس داشت تموم میشد که دا شد
جیمین:ب..بسه(نفس نفس)
یونگی:من تازه شروع کردم
و دوباره لبای جیمین و وحشیانه مک میزد و بعد رفت سراغ گردنش و مارک های دردناک میذاشت و بعد دکمه های لباس جیمین رو آروم آروم باز کرد و همه جاشو مارک های دردناک و بدجور گذاشت و بعد جدا شد
جیمین:خ..خیلی....ب...بدی...ا...اخخخ...اخخ...جای مارک هات درد..م..میکنه...اخخ...چرا انقدر ...و..وحشیانه انجام دادی ...(نفس نفس)
یونگی:خودت گفتی نشونت بدم چقدر منو از خود بی خود کردی (ریلکس و نفس نفس)
جیمین: اخخ ببین بت لبام چیکار کردی ددی
یونگی:همینه که هست
جیمین:حداقل فردا شب بوسم نکن
یونگی: تو لبام از جا کنده شع من هرشب بوست میکنم
جیمین:حداقل آروم
یونگی:همینخ که هست میخوای بخوا نمیخوایَم غلط کردی باید بخوای
جیمین:(خنده )
حالا باید جایزه منو بدی
یونگی:جایزه چی اونقت؟
جیمین:ددی ..من امشب بیبی خوبی بودم درسته یکم بی طاقت بودم ولی از دفع قبل بهتر بودم باید بهم جایزه بدی
یونگی:هب حالا چی میخوای؟
جیمین: به خاطر نمره زبانم تنبیهم نکنی
یونگی:مگه چند شدی؟
جیمین:از ۱۰۰ شدم ۳۰
یونگی:چیییییییی(عصبی)
جیمین:ببخشید
بعد برگه امتحانو گذاشت و در رفت بالا تو اتاقش
ویو یونگی
یعنی انقدر از تنبیه میترسه که برایجایزش نخواست ببخشید جنگل😐 ولی خیلی کیوته
مود ادمین: روخدا میخواستی از تنبیه نترسه پارش میکنی بعد میکی واقا میترسه 😒
بازم میگم همش فیکه الکیه واقعی نیسسسسسس
بعد یونگی جیمین رو بلند کرد و گذاشت رو میزد و دکمه های لباس جیمین رو باز کرد آروم آروم پیش رفت و برای جیمین مارک میذاشت و آروم انجام میداد و جیمین فک میکرد همیشه اینجوری آرومه
(هع بدبخت خبر نداره بدا قراره پاره شع)
(قبلا گفتم بازم میگم همش فیکهههه و الکیههههه و واقعی نیسسسسس)
جیمین:اوممم....همه جامو مارک گذاشتی بس نیس(خنده)
یونگی:طعمتو دوسدارم بیبی بوی
جیمین دوباره لبشو گذاشت رو لب یونگی و با این کارش باعث شده بود یونگی واقاااا عاشقش بشه
چند هفته بعد
یونگی نشسته بود و گوشی میدید که جیمین رفت جلو و یه بوسه کوتاه رو لب یونگی گذاشت و وقتی خواست بلند بشع و بره یونگی دستشو گرفت و انداخت کنار خودش و با حالتی بم گفت
یونگی:منو از خود بیخود میکنی بیبی بوی
جیمین: واقا؟پس نشونم بده چجوری از خو بیخودی کردم
یونگی: خودت خواستی(نیشخند)
بعد لباشو و گذاشت رو لبای جیمین و وحشیانه مک میزد و جیمین تقلا میکرد جدا شع چون درد داشت دیگه نفس داشت تموم میشد که دا شد
جیمین:ب..بسه(نفس نفس)
یونگی:من تازه شروع کردم
و دوباره لبای جیمین و وحشیانه مک میزد و بعد رفت سراغ گردنش و مارک های دردناک میذاشت و بعد دکمه های لباس جیمین رو آروم آروم باز کرد و همه جاشو مارک های دردناک و بدجور گذاشت و بعد جدا شد
جیمین:خ..خیلی....ب...بدی...ا...اخخخ...اخخ...جای مارک هات درد..م..میکنه...اخخ...چرا انقدر ...و..وحشیانه انجام دادی ...(نفس نفس)
یونگی:خودت گفتی نشونت بدم چقدر منو از خود بی خود کردی (ریلکس و نفس نفس)
جیمین: اخخ ببین بت لبام چیکار کردی ددی
یونگی:همینه که هست
جیمین:حداقل فردا شب بوسم نکن
یونگی: تو لبام از جا کنده شع من هرشب بوست میکنم
جیمین:حداقل آروم
یونگی:همینخ که هست میخوای بخوا نمیخوایَم غلط کردی باید بخوای
جیمین:(خنده )
حالا باید جایزه منو بدی
یونگی:جایزه چی اونقت؟
جیمین:ددی ..من امشب بیبی خوبی بودم درسته یکم بی طاقت بودم ولی از دفع قبل بهتر بودم باید بهم جایزه بدی
یونگی:هب حالا چی میخوای؟
جیمین: به خاطر نمره زبانم تنبیهم نکنی
یونگی:مگه چند شدی؟
جیمین:از ۱۰۰ شدم ۳۰
یونگی:چیییییییی(عصبی)
جیمین:ببخشید
بعد برگه امتحانو گذاشت و در رفت بالا تو اتاقش
ویو یونگی
یعنی انقدر از تنبیه میترسه که برایجایزش نخواست ببخشید جنگل😐 ولی خیلی کیوته
مود ادمین: روخدا میخواستی از تنبیه نترسه پارش میکنی بعد میکی واقا میترسه 😒
بازم میگم همش فیکه الکیه واقعی نیسسسسسس
۹.۸k
۲۷ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.