ارواح 🖤
ارواح 🖤
پارت 9
ویو ا۰ت: داشتیم فیلم نگاه میکردیم که یهو یکی جلومون ضاهر شد همه ترسیده بودیم اون شخص چشای قرمز و دندونای دندونه دندونه ای داشتو و موهای بلنده سفید و پنجه
زنه : دوباره همو دیدیم
آ۰ت: تو کی هستی
لیسا : تو تو کی هستی
زنه : من روح این خونه ام و شما بدون اجازه اومدین خونه من من روح زنی هستم که مرده و الان اینجا خونه منه
آ۰ت: خب من نمیخواستم بدون اجازه وارد خونت بشم ولی ما جایی رو نداریم که زندگی کنیم اگر این خونرو ترک کنیم
زنه : ببین من بهتون این هفته رو فرست میدم اگر نرید جونتون در خطره
میرا : ما کجا زندگی کنیم پس
لیسا : راست میگه
زنه : دیگه دیگه مشکل خودتونه
لیسا : درموردش فکر میکنم باشه
زنه : هر کاری که دوست دارید بکنید ولی باید از این خونه برید
آ۰ت: باشه
(زنه قیب میشه و میره )
لیسا : حالا چکار کنیم (با ناراحتی )
میرا : من یه فکری زد تو سرم
آ۰ت: چه فکری
میرا : بنظرم بریم خونه ی جیهوپ زندگی کنیم
لیسا : دختر تو اقلتو از دست دادی بریم خونه ی مافیا زندگی کنیم اونم جین و تهیونگ و جیهوپ یه مافیای بزرگ هستن من که موافق نیستم
آ۰ت :منم موافق نیستم
میرا : باشه پس همینجا بمونید تا توسط اون روحه کشته شید
آ۰ت: باشه بابا اصلا میریم خونه اون ۳تا مافیا زندگی میکنیم خونه
لیسا : باشه
میرا : پس الان به جیهوپ زنگ میزنم
(مکالمه ی میراو جیهوپ )
جیهوپ : سلام میرا
میرا : سلام جیهوپ میشه ما توی خونه ی شما زندگی کنیم
جیهوپ : چطور
میرا : خونه ی ما روح داره و میگه که یک هفته فرست دارید که توی خونه بمونید
جیهوپ : باشه پس فردا میام تا ببرمتون
میرا : دستت درد نکنه
(گوشی رو قطع میکنه )
میرا : بچه ها فردا جیهوپ میاد باید بریم وسایل رو جمع کنیم هرچی که به کارتون میادو جمع کنید
پارت 9
ویو ا۰ت: داشتیم فیلم نگاه میکردیم که یهو یکی جلومون ضاهر شد همه ترسیده بودیم اون شخص چشای قرمز و دندونای دندونه دندونه ای داشتو و موهای بلنده سفید و پنجه
زنه : دوباره همو دیدیم
آ۰ت: تو کی هستی
لیسا : تو تو کی هستی
زنه : من روح این خونه ام و شما بدون اجازه اومدین خونه من من روح زنی هستم که مرده و الان اینجا خونه منه
آ۰ت: خب من نمیخواستم بدون اجازه وارد خونت بشم ولی ما جایی رو نداریم که زندگی کنیم اگر این خونرو ترک کنیم
زنه : ببین من بهتون این هفته رو فرست میدم اگر نرید جونتون در خطره
میرا : ما کجا زندگی کنیم پس
لیسا : راست میگه
زنه : دیگه دیگه مشکل خودتونه
لیسا : درموردش فکر میکنم باشه
زنه : هر کاری که دوست دارید بکنید ولی باید از این خونه برید
آ۰ت: باشه
(زنه قیب میشه و میره )
لیسا : حالا چکار کنیم (با ناراحتی )
میرا : من یه فکری زد تو سرم
آ۰ت: چه فکری
میرا : بنظرم بریم خونه ی جیهوپ زندگی کنیم
لیسا : دختر تو اقلتو از دست دادی بریم خونه ی مافیا زندگی کنیم اونم جین و تهیونگ و جیهوپ یه مافیای بزرگ هستن من که موافق نیستم
آ۰ت :منم موافق نیستم
میرا : باشه پس همینجا بمونید تا توسط اون روحه کشته شید
آ۰ت: باشه بابا اصلا میریم خونه اون ۳تا مافیا زندگی میکنیم خونه
لیسا : باشه
میرا : پس الان به جیهوپ زنگ میزنم
(مکالمه ی میراو جیهوپ )
جیهوپ : سلام میرا
میرا : سلام جیهوپ میشه ما توی خونه ی شما زندگی کنیم
جیهوپ : چطور
میرا : خونه ی ما روح داره و میگه که یک هفته فرست دارید که توی خونه بمونید
جیهوپ : باشه پس فردا میام تا ببرمتون
میرا : دستت درد نکنه
(گوشی رو قطع میکنه )
میرا : بچه ها فردا جیهوپ میاد باید بریم وسایل رو جمع کنیم هرچی که به کارتون میادو جمع کنید
۳.۷k
۰۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.