تک پارتی کوک
داشتم میخوابیدم که یهو جونگکوک با عصبانیت وارد اتاق شد ازش پرسیدم چی شده بهم جواب نداد و رفت تو حموم
منم تا اون موقع رفتم سر گوشیش ولی رمزشو عوض کرده بود خب حالا از کجا بفهمم کی ناراحتش کرده که دیدم پیام اومد نوشته بود
این اولشه
خب حتما یک چیزیش شده بعد دوباره پیام اومد و نوشته بود
حق نداری به زنت و کس دیگه ای چیزی بگی وگرنه ... بقیش برام باز نمی شد که از حمام اومد
کوک چی شده ؟ جوابگو نداد و لباسشو عوض کرد و اومد سمت تخت و پشت به من خوابید و منو خوابیدم صب ساعت های 4 از در زده بود بیرون
شب دیر میومد صب زود میرفت
بعد فهمیدم داره تهدیدش میکنه که گذشتتو به خانومت میگم
ولی من برام مهم نیست
اون مرده که اونشب به کوک پیام میداد اومد خونمون و گذشته کوکو بهم گفت
کوک با چند تا زن رابطه داشته
منم گفتم میدونم با اینکه نمیدونستم
خشکش زد وااای
بعد رفت و کوک اومد فک میکرد دعواش میکنم ولی بر عکس بقلش کردم و گفتم اشکال نداره از تموم راز هاش بهم گفت و همه چی رو بهم گزارش میداد
پایان
منم تا اون موقع رفتم سر گوشیش ولی رمزشو عوض کرده بود خب حالا از کجا بفهمم کی ناراحتش کرده که دیدم پیام اومد نوشته بود
این اولشه
خب حتما یک چیزیش شده بعد دوباره پیام اومد و نوشته بود
حق نداری به زنت و کس دیگه ای چیزی بگی وگرنه ... بقیش برام باز نمی شد که از حمام اومد
کوک چی شده ؟ جوابگو نداد و لباسشو عوض کرد و اومد سمت تخت و پشت به من خوابید و منو خوابیدم صب ساعت های 4 از در زده بود بیرون
شب دیر میومد صب زود میرفت
بعد فهمیدم داره تهدیدش میکنه که گذشتتو به خانومت میگم
ولی من برام مهم نیست
اون مرده که اونشب به کوک پیام میداد اومد خونمون و گذشته کوکو بهم گفت
کوک با چند تا زن رابطه داشته
منم گفتم میدونم با اینکه نمیدونستم
خشکش زد وااای
بعد رفت و کوک اومد فک میکرد دعواش میکنم ولی بر عکس بقلش کردم و گفتم اشکال نداره از تموم راز هاش بهم گفت و همه چی رو بهم گزارش میداد
پایان
۲.۷k
۱۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.