24 Part
جین: نمیدونستم با یه آدم چلاق ازدواج کردم.
رز: یه ادم چلاق؟ چطور چنین چیزی رو به من میگی؟
جین: چیه شنیدن حقیقت برات سخته؟
رز: من که قبلا اینجوری نبودم.
جین: پس دقیقا از وقتی با من ازدواج کردی اینجوری شدی؟ ( پوزخند )
رز: یه چند روزیه اینجوری شدم. شاید خستم ولی تو نمیتونی چنین چیزی به من بگی. مثلا زنتم.
جین: باشه ول کن. به هرحال که کار من رو سخت کردی.
رز: باشه پس اگه اینجوریه تنها برو. منم تنهایی میرم. رابطه ما همینجا تمومه.
جین: چیه فکر کردی الان التماست میکنم بمونی؟ باشه برو.
از زبان رز:
نمیدونستم انقدر رابطمون سطحیه. خوب شد زودتر فهمیدم. قبل از اینکه کاملا عاشقش شم.
جین همونطور نشسته بود منم از اونجا دور شدم. واقعا که. امیدوارم یه موقع به امروز فکر کنه و حداقل پشیمون بشه. من زنش بودم چطور اینکارو میکنه. حدود سه ساعت تمام راه رفتم بدون متوقف شدن.
پس من نمیتونم راه برم نه؟
زیر دلم شروع کرد به درد کردن. خوبه دیگه پریودم شدم توی این وضعیت.
...
لایک
♥️
رز: یه ادم چلاق؟ چطور چنین چیزی رو به من میگی؟
جین: چیه شنیدن حقیقت برات سخته؟
رز: من که قبلا اینجوری نبودم.
جین: پس دقیقا از وقتی با من ازدواج کردی اینجوری شدی؟ ( پوزخند )
رز: یه چند روزیه اینجوری شدم. شاید خستم ولی تو نمیتونی چنین چیزی به من بگی. مثلا زنتم.
جین: باشه ول کن. به هرحال که کار من رو سخت کردی.
رز: باشه پس اگه اینجوریه تنها برو. منم تنهایی میرم. رابطه ما همینجا تمومه.
جین: چیه فکر کردی الان التماست میکنم بمونی؟ باشه برو.
از زبان رز:
نمیدونستم انقدر رابطمون سطحیه. خوب شد زودتر فهمیدم. قبل از اینکه کاملا عاشقش شم.
جین همونطور نشسته بود منم از اونجا دور شدم. واقعا که. امیدوارم یه موقع به امروز فکر کنه و حداقل پشیمون بشه. من زنش بودم چطور اینکارو میکنه. حدود سه ساعت تمام راه رفتم بدون متوقف شدن.
پس من نمیتونم راه برم نه؟
زیر دلم شروع کرد به درد کردن. خوبه دیگه پریودم شدم توی این وضعیت.
...
لایک
♥️
۴۱.۷k
۳۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.