تک پارتی بنگ چان:وقتی میگی بوسم کن
تک پارتی بنگ چان:وقتی میگی بوسم کن
#بنگ_چان
( ا.ت / چان _ )
درحالی که چانی نشسته بود و داشت با ذوق شوق زیاد به فوتبال نگاه میکرد مخصوصا با هت بند صورتی و خرگوشیش زیادی کیوت شده بود
دستتو به قلبت گزاشتیو اروم جوری که فقط خودت بشنوی لب زدی
یه انسان چجوری میتونه انقدر کیوت باشه؟
بهش خیره بودی که با صدای بلندش به خودت اومدی
تیم مورد علاقش یه قل دیگم زده بود و هیجانی همینطور خوشحال بود
_ ما بردیمممممم(کیوت)
همینطور که کیوت داشت انرژی زاشو میخورد
چشمت به لب*اش افتاد
همش خیره خیره بودیو دلت میخواست یه بوسه ای بهشون بزنی
ولی از این کارت خجالت میکشیدیو و نمیتونستی یهویی بریو ببوسیش
بلند شدیو بع سمتش رفتی
کاملا دید تلوزیونو گرفتی که با تعحب و کمی اخم بهت نگاه کرد و گفت
_ چاگیا میشه اونطرف؟
نچ
_چرا
رفتیو بالشی که تو بغلش بودو گرفتی ،انداختیش به زمین و روی پاه**اش نشستی
از کارت تعجب کرده بود
_ دلت شیطونی میخواد(پوزخند)
هردوتا لپت قرمز شده بودو حواست به لب**اش بود
چانی که فهمید مسئله چیه بدون هیچ حرفی دستاشو دور کم**رت حلقه کرد ک لب**اشو بع لب**ات کوبید
#بنگ_چان
( ا.ت / چان _ )
درحالی که چانی نشسته بود و داشت با ذوق شوق زیاد به فوتبال نگاه میکرد مخصوصا با هت بند صورتی و خرگوشیش زیادی کیوت شده بود
دستتو به قلبت گزاشتیو اروم جوری که فقط خودت بشنوی لب زدی
یه انسان چجوری میتونه انقدر کیوت باشه؟
بهش خیره بودی که با صدای بلندش به خودت اومدی
تیم مورد علاقش یه قل دیگم زده بود و هیجانی همینطور خوشحال بود
_ ما بردیمممممم(کیوت)
همینطور که کیوت داشت انرژی زاشو میخورد
چشمت به لب*اش افتاد
همش خیره خیره بودیو دلت میخواست یه بوسه ای بهشون بزنی
ولی از این کارت خجالت میکشیدیو و نمیتونستی یهویی بریو ببوسیش
بلند شدیو بع سمتش رفتی
کاملا دید تلوزیونو گرفتی که با تعحب و کمی اخم بهت نگاه کرد و گفت
_ چاگیا میشه اونطرف؟
نچ
_چرا
رفتیو بالشی که تو بغلش بودو گرفتی ،انداختیش به زمین و روی پاه**اش نشستی
از کارت تعجب کرده بود
_ دلت شیطونی میخواد(پوزخند)
هردوتا لپت قرمز شده بودو حواست به لب**اش بود
چانی که فهمید مسئله چیه بدون هیچ حرفی دستاشو دور کم**رت حلقه کرد ک لب**اشو بع لب**ات کوبید
۱۲.۳k
۲۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.