فیک عشق قدیمی
فیک عشق قدیمی
پارت اخر
یک سال بعد، سال ۲۰۲۵، خونهی ویلایی شریکی ات و تهیونگ و تام و یونا، ساعت ¹⁰ و ³⁰ دقیقهی شب:
ات ویو
یک سال ازون قضیه گذشته، تام و یونا، منو تهیونگ، عروسیامون تو یکجا و یموقع بود، جالبه، برای بار دوم لباس عروس پوشیدم، همگی پیش هم زندگی میکنیم، یه خانوادهی ۴ نفره، سختی زیادی توش بود ولی آخرش خوش شد
تهیونگ: اتممم؟ قشنگمممم؟ ماه تابانم؟ شام امادس
ات: اووو چه خبره، چی میشه انقد زبون نریزی "خنده"
تهیونگ: یدونه ات که بیشتر ندارم "خنده"
تهیونگ: چیشده حالا تنها اومدی تو حیاط نشستی
ات: تهیونگ، ماه زیباست نه
تهیونگ: "مکث" ..... خیلی زیباست :)
عشق چیکارا که با آدما نمیکنه
عشق خیلی چیز عجیبیه، شاید به ظاهر خیلی قشنگ باشه ولی درونش خیلی درد هست، توی داستان ات و تهیونگ هم خیلی درد بود ولی اگه عشقی سرنوشت آدما باشه حتما به خوشی تموم میشه
داستان این دو هم به خوشی تموم شد....♡
دفترچه خاطرات ات، صفحه اخر:
وقتی یکی ازم میپرسید چند تا دوسم داری یه عدد بزرگ میگفتم..
ولی وقتی تو ازم پرسیدی چند تا دوسم داری گفتم: یکی!!!
میدونی چرا؟
چون قویترین و بزرگترین عددیه که میشناسم...
دقت کردی که قشنگترین و عزیزترین چیزای دنیا همیشه یکی هستن؟؟؟
ماه یکیه...
خورشید یکیه...
زمین یکیه...
خدا یکیه...
مادر یکیه...
پدر یکیه...
تو هم یکی هستی...
وسعت عشق من به تو هم یکیه...
پس اینو بدون از الان تا همیشه یکی دوستت دارم تهیونگا :)♡.....
_ پایان _
پارت اخر
یک سال بعد، سال ۲۰۲۵، خونهی ویلایی شریکی ات و تهیونگ و تام و یونا، ساعت ¹⁰ و ³⁰ دقیقهی شب:
ات ویو
یک سال ازون قضیه گذشته، تام و یونا، منو تهیونگ، عروسیامون تو یکجا و یموقع بود، جالبه، برای بار دوم لباس عروس پوشیدم، همگی پیش هم زندگی میکنیم، یه خانوادهی ۴ نفره، سختی زیادی توش بود ولی آخرش خوش شد
تهیونگ: اتممم؟ قشنگمممم؟ ماه تابانم؟ شام امادس
ات: اووو چه خبره، چی میشه انقد زبون نریزی "خنده"
تهیونگ: یدونه ات که بیشتر ندارم "خنده"
تهیونگ: چیشده حالا تنها اومدی تو حیاط نشستی
ات: تهیونگ، ماه زیباست نه
تهیونگ: "مکث" ..... خیلی زیباست :)
عشق چیکارا که با آدما نمیکنه
عشق خیلی چیز عجیبیه، شاید به ظاهر خیلی قشنگ باشه ولی درونش خیلی درد هست، توی داستان ات و تهیونگ هم خیلی درد بود ولی اگه عشقی سرنوشت آدما باشه حتما به خوشی تموم میشه
داستان این دو هم به خوشی تموم شد....♡
دفترچه خاطرات ات، صفحه اخر:
وقتی یکی ازم میپرسید چند تا دوسم داری یه عدد بزرگ میگفتم..
ولی وقتی تو ازم پرسیدی چند تا دوسم داری گفتم: یکی!!!
میدونی چرا؟
چون قویترین و بزرگترین عددیه که میشناسم...
دقت کردی که قشنگترین و عزیزترین چیزای دنیا همیشه یکی هستن؟؟؟
ماه یکیه...
خورشید یکیه...
زمین یکیه...
خدا یکیه...
مادر یکیه...
پدر یکیه...
تو هم یکی هستی...
وسعت عشق من به تو هم یکیه...
پس اینو بدون از الان تا همیشه یکی دوستت دارم تهیونگا :)♡.....
_ پایان _
۴.۸k
۱۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.