پارت ۱۵
پارت ۱۵
الورا: این دوتا داشتن باهم لج میکردنو که یه دفعه صدای در به صورت خیلی بلند و محکم اومد
ات: یا خدا این دیگه کیه چرا اینطوری در میزنه
ته: من برم درو باز کنم
الورا : ته رفت درو باز کرد که دید چندتا مرد با اسلحه جلوش وایسادن
ته: شما ها دیگه کی هستین آخه جوجه ها؟
ات: منشی کیم؟ تو اینجا چیکار میکنی؟
منشی : خانم پارک به دستور آقای پارک باید با ما به کره بیاید
ته: اون هیچ جا نمیاد
الورا: ته که اینو گفت اون منشیه اسلحه رو گذاشت وسط سر ته
ات: منشی کیم نه تورو خدا آروم باش نکن خواهش میکنم
منشی: خانم پارک من نقطه ضعفتون رو میدونم الانم روش اسلحه کشیدم اگه میخواین چیزیش نشه با ما بیاین
ته: ات نه به حرفش گوش نده نرو
ات: باشه باشه اما به یه شرط(با گریه)
منشی: چه شرطی
ات: برای آخرین بار بغلش کنم
منشی : طول نکشه
الورا: ات سریع رفت بغل ته
ته: ات بهت قول میدم خیلی زود از اونجا درت بیارم اوکی؟
ات: میدونم ته دوست دارم
ته: منم دوست دارم شکلاتم
الورا: این دوتا از هم جداشدن و ات رفت ته هم سریع رفت وسایلشو جمع کنه و زنگ زد به هوسوک
هوسوک: داداش چیشده خوبی؟
ته: هیونگ سریع برو یه بلیط کره برام بگیر زود زود
هوسوک: ته چیزی شده خوبی؟
ته: الان وقت ندارم چیزی بگم فقط یه بلیط برام بگیر
هوسوک: باشه بهت خبر میدم فعلا
الورا: ته بعد تماس با هوسوک زنگ زد به سایا
ته: الو سایا
سایا: ته خوبی چیزی شده صدات داره میلرزه
ته: سایا میدونم چونکه مافیام ازم متنفری اما به خاطر ات کمکم کن
سایا: مگه ات چش شده ته ات خوبه؟
ته: الان نمیتونم چیزی بگم من الان المانم دارم میام کره یه ۵ ساعت دیگه توی شرکتم میبینمت اگه دیر اومدم برو پیش هوسوک
سایا: باشه باشه فعلا
الورا: ته وسایلشو جمع کرد دید هوسوک بهش پیام داده گفته که ۱ساعت دیگه پرواز داره پس از خونه زد بیرون و رفت فرودگاه
ویو لینو
اینم از پارت ۱۵ که پاک شده بود الانم دوپارت امروزو میزارم
الورا: این دوتا داشتن باهم لج میکردنو که یه دفعه صدای در به صورت خیلی بلند و محکم اومد
ات: یا خدا این دیگه کیه چرا اینطوری در میزنه
ته: من برم درو باز کنم
الورا : ته رفت درو باز کرد که دید چندتا مرد با اسلحه جلوش وایسادن
ته: شما ها دیگه کی هستین آخه جوجه ها؟
ات: منشی کیم؟ تو اینجا چیکار میکنی؟
منشی : خانم پارک به دستور آقای پارک باید با ما به کره بیاید
ته: اون هیچ جا نمیاد
الورا: ته که اینو گفت اون منشیه اسلحه رو گذاشت وسط سر ته
ات: منشی کیم نه تورو خدا آروم باش نکن خواهش میکنم
منشی: خانم پارک من نقطه ضعفتون رو میدونم الانم روش اسلحه کشیدم اگه میخواین چیزیش نشه با ما بیاین
ته: ات نه به حرفش گوش نده نرو
ات: باشه باشه اما به یه شرط(با گریه)
منشی: چه شرطی
ات: برای آخرین بار بغلش کنم
منشی : طول نکشه
الورا: ات سریع رفت بغل ته
ته: ات بهت قول میدم خیلی زود از اونجا درت بیارم اوکی؟
ات: میدونم ته دوست دارم
ته: منم دوست دارم شکلاتم
الورا: این دوتا از هم جداشدن و ات رفت ته هم سریع رفت وسایلشو جمع کنه و زنگ زد به هوسوک
هوسوک: داداش چیشده خوبی؟
ته: هیونگ سریع برو یه بلیط کره برام بگیر زود زود
هوسوک: ته چیزی شده خوبی؟
ته: الان وقت ندارم چیزی بگم فقط یه بلیط برام بگیر
هوسوک: باشه بهت خبر میدم فعلا
الورا: ته بعد تماس با هوسوک زنگ زد به سایا
ته: الو سایا
سایا: ته خوبی چیزی شده صدات داره میلرزه
ته: سایا میدونم چونکه مافیام ازم متنفری اما به خاطر ات کمکم کن
سایا: مگه ات چش شده ته ات خوبه؟
ته: الان نمیتونم چیزی بگم من الان المانم دارم میام کره یه ۵ ساعت دیگه توی شرکتم میبینمت اگه دیر اومدم برو پیش هوسوک
سایا: باشه باشه فعلا
الورا: ته وسایلشو جمع کرد دید هوسوک بهش پیام داده گفته که ۱ساعت دیگه پرواز داره پس از خونه زد بیرون و رفت فرودگاه
ویو لینو
اینم از پارت ۱۵ که پاک شده بود الانم دوپارت امروزو میزارم
۹.۹k
۰۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.