تکپارتی درخواستی
تکپارتی درخواستی
#جیک
وقتی هردو ایدلید و دعوا کردین و تو مراسم گلدن ا وارد همو میبینین اما ات بهش اهمیت نمیده
•
•
بخاطر دعوایی که با جیک داشتین زیاد حوصله مراسم رو نداشتی اما چاره دیگه ای هم نداشتی پس فقط لبخند میزدی سعی میکردی زیاد با بقیه حرف نزنی
که یهو یکی از دوستات اومد اومد سمتت
داشتی با دوستت حرف میزدی که نگاهت به جیک اوفتاد اونم داشت نگات میکرد سریع نگاهت رو ازش گرفتی از دوستت معذرت خواهی کردی رفتی سمت دست شویی
اب رو باز کردی
ا. ت: اه حتی نمیتونم به صورتم اب بزنم
ا.ت یکم دستش رو زیر اب سرد گرفت موهاش رو درست کرد خواست بره بیرون که در باز شد
ا. ت: تو اینجا چیکار میکنی؟
جیک: هنوز ازم عصبانی ای
ا. ت: نمیخوام حرف بزنم
ا. ت خواست از در بره بیرون که جیک دستش رو گرفت
جیک: خواهش میکنم میشه دیگه قهر نباشی واقعا عذابم میده واسه امروز خیلی متاسفم
ا. ت: بایدم باشی من خیلی از دستت ناراحتم
جیک: ببخشید باشه؟
ا. ت خواست دوباره بره بیرون که جیک دستش رو گرفت چسبوندش به دیوار
جیک: تا جوابمو ندی نمیزارم بری
ا. ت: دیونه شدی ولم کن
جیک: نه تا جواب ندی ولت نمیکنم البته میل خودته شاید میخوای بگن برای چی باید جیک و ا. ت اینطوری از مراسم غیب بشن
ا. ت: باشه باهات قهر نیستم راضی شدیی
جیک: اوم نه
ا. ت: چی
جیک: من هنوز راضی نشدم
ا.ت: وای ببینش الان من قهرم یا تو؟
جیک: من
ا. ت: پرو باز چی میخوای
جیک: بوسم کن
ا. ت: نهه
جیک: باشه میل خودته پس میتونیم ساعت ها اینج...
با بوسیده شدن لباش توسط ا. ت ساکت شد
ا. ت رفت سمت و برگشت سمت جیک
ا. ت: خب من میرم توهم بهتره سریع تر از شوک در بیای شب میبینمت
ا. ت اینو گفتو رفت بیرون
~~~~~~~
#جیک
وقتی هردو ایدلید و دعوا کردین و تو مراسم گلدن ا وارد همو میبینین اما ات بهش اهمیت نمیده
•
•
بخاطر دعوایی که با جیک داشتین زیاد حوصله مراسم رو نداشتی اما چاره دیگه ای هم نداشتی پس فقط لبخند میزدی سعی میکردی زیاد با بقیه حرف نزنی
که یهو یکی از دوستات اومد اومد سمتت
داشتی با دوستت حرف میزدی که نگاهت به جیک اوفتاد اونم داشت نگات میکرد سریع نگاهت رو ازش گرفتی از دوستت معذرت خواهی کردی رفتی سمت دست شویی
اب رو باز کردی
ا. ت: اه حتی نمیتونم به صورتم اب بزنم
ا.ت یکم دستش رو زیر اب سرد گرفت موهاش رو درست کرد خواست بره بیرون که در باز شد
ا. ت: تو اینجا چیکار میکنی؟
جیک: هنوز ازم عصبانی ای
ا. ت: نمیخوام حرف بزنم
ا. ت خواست از در بره بیرون که جیک دستش رو گرفت
جیک: خواهش میکنم میشه دیگه قهر نباشی واقعا عذابم میده واسه امروز خیلی متاسفم
ا. ت: بایدم باشی من خیلی از دستت ناراحتم
جیک: ببخشید باشه؟
ا. ت خواست دوباره بره بیرون که جیک دستش رو گرفت چسبوندش به دیوار
جیک: تا جوابمو ندی نمیزارم بری
ا. ت: دیونه شدی ولم کن
جیک: نه تا جواب ندی ولت نمیکنم البته میل خودته شاید میخوای بگن برای چی باید جیک و ا. ت اینطوری از مراسم غیب بشن
ا. ت: باشه باهات قهر نیستم راضی شدیی
جیک: اوم نه
ا. ت: چی
جیک: من هنوز راضی نشدم
ا.ت: وای ببینش الان من قهرم یا تو؟
جیک: من
ا. ت: پرو باز چی میخوای
جیک: بوسم کن
ا. ت: نهه
جیک: باشه میل خودته پس میتونیم ساعت ها اینج...
با بوسیده شدن لباش توسط ا. ت ساکت شد
ا. ت رفت سمت و برگشت سمت جیک
ا. ت: خب من میرم توهم بهتره سریع تر از شوک در بیای شب میبینمت
ا. ت اینو گفتو رفت بیرون
~~~~~~~
۱۶.۷k
۲۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.