برده ی رام نشدنی p8
" برده ی رام نشدنی "
* اسلاید دوم لباس اریکا برای کلوپ ، اسلاید سوم استایل کوک برای کلوپ *
پارت هشت :
ویو راوی:
کوک و اریکا هر دو توی اتاق های جداشون ، با سختی توی تنهایشون شب رو صبح کردن و کوک هم طبق معمول رفت شرکت تا به کاراش برسه و اریکا هم که حدودا ساعت ۱۱ بیدار شد و صبحونشو خوردو رفت حیاط پشتی تا ببینه چه خبره چون همه اونجا داشتن تمیز کاری میکردن
ویو اریکا:
رفتم حیاط پشتی تا ببینم چخبره ، اونجا همه داشتن کار میکردن انگار لونه ی مورچه ها بود چون همه تو هم میلولیدن و کار میکردن ، اونجا از هانا * آشپز اصلی کوک * پرسیدم که اینجا چخبره و چرا دارن حیاط پشتی و استخر و اطرافشو تمیز میکنن؟
* علامت هانا &*
+: چخبره اینجا چرا همه دارن کار میکنن چرا دارین استخر و اطرافشو تمیز میکنین مگه چیشده ؟
& ارباب دستور دادن که حیاط پشتی و استخر رو براشون آماده کنیم
+: آها ، ببینم مگه نمیخواد برگشت ناهار بخوره؟
& گفتن ناهارشونو تو استخر میل میکنن * چه باکلاس-_-*
+: آها اوک
* ساعت ۳ ظهر *
ویو اریکا:
نمیدونم چرا کوک انقدر دیر کرده ، وقت ناهارش گذشته ..
* همون لحظه بود که در عمارت باز شد و کوک اومد داخل *
+: او سلام ، چقدر دیر کردید ارباب
* یه فلش بک باز کنم بگم که شاید بعضی هاتون بگید اسم فیک برده ی رام نشدنی عه ولی اریکا اونقدر هام رام نشدنی و بد رفتار نیست با کوک پس چرا اسم فیک اینه ، بگم که رام نشدنی بودنش تو چند پارت آینده مشخص میشه ، نمیگم بعد از چه اتفاقی که سوپرایز بشید *
-: امروز..خیلی سرم شلوغ بود .. جلسه داشتم
+: عاا خسته نباشید
-: ممنون..اجومااا * رو به اجوما * استخر آمادس؟
* علامت اجوما ٪*
٪ بله قربان آمادست
-: عالیه ، اریکا بدو بریم * از پله ها میره طبقه ی بالا تا لباساشو عوض کنه *
+: یااا باز من برا چی بیام؟
-: یه بار بهت گفتم اینجا من فقط دستور میدم بعدشم لازم نیست حتما داخل استخر بیای ، اگه دلت میخواد میتونی بیرون آب وایستی
+: آیششش باشه
شرط نمیزارم این سری
خودتون لایک کنین دیگه :)
* اسلاید دوم لباس اریکا برای کلوپ ، اسلاید سوم استایل کوک برای کلوپ *
پارت هشت :
ویو راوی:
کوک و اریکا هر دو توی اتاق های جداشون ، با سختی توی تنهایشون شب رو صبح کردن و کوک هم طبق معمول رفت شرکت تا به کاراش برسه و اریکا هم که حدودا ساعت ۱۱ بیدار شد و صبحونشو خوردو رفت حیاط پشتی تا ببینه چه خبره چون همه اونجا داشتن تمیز کاری میکردن
ویو اریکا:
رفتم حیاط پشتی تا ببینم چخبره ، اونجا همه داشتن کار میکردن انگار لونه ی مورچه ها بود چون همه تو هم میلولیدن و کار میکردن ، اونجا از هانا * آشپز اصلی کوک * پرسیدم که اینجا چخبره و چرا دارن حیاط پشتی و استخر و اطرافشو تمیز میکنن؟
* علامت هانا &*
+: چخبره اینجا چرا همه دارن کار میکنن چرا دارین استخر و اطرافشو تمیز میکنین مگه چیشده ؟
& ارباب دستور دادن که حیاط پشتی و استخر رو براشون آماده کنیم
+: آها ، ببینم مگه نمیخواد برگشت ناهار بخوره؟
& گفتن ناهارشونو تو استخر میل میکنن * چه باکلاس-_-*
+: آها اوک
* ساعت ۳ ظهر *
ویو اریکا:
نمیدونم چرا کوک انقدر دیر کرده ، وقت ناهارش گذشته ..
* همون لحظه بود که در عمارت باز شد و کوک اومد داخل *
+: او سلام ، چقدر دیر کردید ارباب
* یه فلش بک باز کنم بگم که شاید بعضی هاتون بگید اسم فیک برده ی رام نشدنی عه ولی اریکا اونقدر هام رام نشدنی و بد رفتار نیست با کوک پس چرا اسم فیک اینه ، بگم که رام نشدنی بودنش تو چند پارت آینده مشخص میشه ، نمیگم بعد از چه اتفاقی که سوپرایز بشید *
-: امروز..خیلی سرم شلوغ بود .. جلسه داشتم
+: عاا خسته نباشید
-: ممنون..اجومااا * رو به اجوما * استخر آمادس؟
* علامت اجوما ٪*
٪ بله قربان آمادست
-: عالیه ، اریکا بدو بریم * از پله ها میره طبقه ی بالا تا لباساشو عوض کنه *
+: یااا باز من برا چی بیام؟
-: یه بار بهت گفتم اینجا من فقط دستور میدم بعدشم لازم نیست حتما داخل استخر بیای ، اگه دلت میخواد میتونی بیرون آب وایستی
+: آیششش باشه
شرط نمیزارم این سری
خودتون لایک کنین دیگه :)
۸.۴k
۰۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.