𝚙𝚊𝚒𝚗𝚏𝚞𝚕 𝚕𝚘𝚟𝚎 𝚙𝚊𝚛𝚝 4

سوهو:بابا کجا میری

&سلام پسرم من برم لباسامو عوض کنم...سلام

سوجین:سلام

رفتم داخل جسی تو سالن بودو داشت با یکی حرف می‌زد منم سرمو تکون دادم و رفتم اتاق لباسامو عوض کردم و پیش جسی نشستم گوشیو قط کرده بود

&مینهو کجاست

مینهو:من اینجام....خوش اومدی

&مرسی تو چیکار کردی

مینهو:تصمیم گرفتم بعد اینکه دانشگاه تموم شد سال بعد دانشگاه علوم انتظامی برم

&واو خیلی بهت میاد پلیس شی

مینهو:مرسی...استاد کجاست

& تو حیاطع با سوهو بازی میکنه

مینهو:باش من برم بهش سر بزنم

#مینهو

از دور نگاش می‌کردم دلم نمیخواست صداش بزنم پس از همون دور نگاش می‌کردم انقدر محوش شده بودم که نفهمیدم کی اومدن نزدیکم

+هی تو اینجا چیکار میکنی؟

مینهو:من..من

سوهو:عمو مینهو بهت نگاه میکردم من دیدم

مینهو:سسسوووهووو اه این بچه جیزی نمیفهمه که

یوهو:من تز تو بیشتر میفهمم

هول هولکی خندیدم

مینهو:هه بچست دیگه

دست به سینه بهش زل زد یه حس عجیبی داشتم یعتی میخواست چیکار کنه

+سوهو

سوهو:هوم

درحالی که بهم نگاه می‌کرد با سوهو حرف میزد

+میشه اون شلنگ و بدی میخوام به گلم آب بریزم

اوف منو باش فک میکردم یهوجیز مهمی میخواد بگه آه آخه چی میخواستی بگه مینهو

شلنگ و گرفت دستش سوهو آب و باز کرد

+مینهو
مینهو:ب

هنوز حرفم تموم نشده بود که